گنجور

شمارهٔ ۱۲

ایها العطشان فی الوادی الهوا
جوی جویبان جانب دریا بیا
آب را پیش لب هر تشنه ای
مالت الاکواب قل قل قولنا
از سقاهم ربهم ابریقهاست
ما به لب پیش لب ما و شما
گریه تا چند از عطش ای نور چشم
پیش چشمت آب چشمی برگشا
لو وجدت الخضر عینا فانتبه
کیف یحیی النون فی عین البقا
از نسیت الحوت اگر یادیت هست
همچو آن ماهی بخضری آشنا
گر طلبکاری مشو دور از کمال
لم تجد بعدی ولیا مرشدا

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ایها العطشان فی الوادی الهوا
جوی جویبان جانب دریا بیا
هوش مصنوعی: ای تشنه‌ای که در وادی محبت هستی، به سوی دریا بیا و از آب آن سیراب شو.
آب را پیش لب هر تشنه ای
مالت الاکواب قل قل قولنا
هوش مصنوعی: آب را در برابر هر تشنه‌ای قرار بده و بگذار همه‌جا صدای آب را بشنوند.
از سقاهم ربهم ابریقهاست
ما به لب پیش لب ما و شما
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به نوعی از محبت و ارتباط عاطفی اشاره دارد. انگار که دو نفر به یکدیگر نزدیک هستند و در تلاشند که احساسات و خواسته‌های خود را به هم منتقل کنند. در واقع، رابطه‌ای عمیق و نزدیک میان آنها وجود دارد که نشان‌دهنده تبادل محبت و توجه است.
گریه تا چند از عطش ای نور چشم
پیش چشمت آب چشمی برگشا
هوش مصنوعی: این به معنی این است که تا چه زمانی باید از عطش و تشنگی بگریم؟ ای نور چشم من، پیش چشمت، برایم قطره‌ای آب ببخش و گریهٔ خود را متوقف کن.
لو وجدت الخضر عینا فانتبه
کیف یحیی النون فی عین البقا
هوش مصنوعی: اگر در جستجوی خضر به طور عملی بپردازی، متوجه خواهی شد که چطور نون در چشمه بقای ابدی زنده می‌ماند.
از نسیت الحوت اگر یادیت هست
همچو آن ماهی بخضری آشنا
هوش مصنوعی: اگر به یاد داشته باشی از نسیت الحوت، مانند آن ماهی آشنا با رنگ سبز.
گر طلبکاری مشو دور از کمال
لم تجد بعدی ولیا مرشدا
هوش مصنوعی: اگر در طلب و جستجو باشی و از کمال دوری کنی، دیگر بعد از آن نمی‌توانی راهنما یا سرپرستی پیدا کنی.