شمارهٔ ۱۰۹
بی توقف من از این شهر به در خواهم رفت
ر بی تردد ز پی بار به سر خواهم رفت
بارها بار گران بر دل و جان بر کف دست
رفته ام از پی مقصود و دگر خواهم رفت
ای عزیزان که ندارید سر همراهی
به اجازت که هم اکنون به سفر خواهم رفت
با وجود تن بیمار و گرانباری عشق
صبحدم در عقب باد سحر خواهم رفت
تا کنم دیده غمدیده به رویش روشن
پیش آن شمع دل اهل نظر خواهم رفت
بوی جمعیت از آن راهگذر می آید
من بدان بوی بر آن راهگذر خواهم رفت
ناز مین بوس در شاه جهان دریابم
اندر این ره چو فلک زیر و زبر خواهم رفت
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بی توقف من از این شهر به در خواهم رفت
ر بی تردد ز پی بار به سر خواهم رفت
هوش مصنوعی: من بدون هیچ وقفهای از این شهر خارج میشوم و بدون معطلی برای بردن بارم به مقصد خواهم رفت.
بارها بار گران بر دل و جان بر کف دست
رفته ام از پی مقصود و دگر خواهم رفت
هوش مصنوعی: بارها فشارهای سخت و سنگین را بر دل و جان تحمل کردهام و به دنبال هدفم رفتهام و باز هم خواهم رفت.
ای عزیزان که ندارید سر همراهی
به اجازت که هم اکنون به سفر خواهم رفت
هوش مصنوعی: ای عزیزان، چون همراهی ندارید، با اجازهتان میخواهم الان به سفر بروم.
با وجود تن بیمار و گرانباری عشق
صبحدم در عقب باد سحر خواهم رفت
هوش مصنوعی: با وجود اینکه بدنم ضعیف و سنگین است، باز هم در صبح زود، زمانی که نسیم سحرگاه در حال وزیدن است، به سوی عشق میروم.
تا کنم دیده غمدیده به رویش روشن
پیش آن شمع دل اهل نظر خواهم رفت
هوش مصنوعی: میخواهم چشمان پر از غم خود را به روی او بیفکنم و در برابر آن شمعی که برای دل اهل یاری و عشق روشن است، قدم بزنم.
بوی جمعیت از آن راهگذر می آید
من بدان بوی بر آن راهگذر خواهم رفت
هوش مصنوعی: بوی حضور جمعیت از آن سمت به مشامم میرسد و به خاطر آن بوی خوش، به سوی آنجا خواهم رفت.
ناز مین بوس در شاه جهان دریابم
اندر این ره چو فلک زیر و زبر خواهم رفت
هوش مصنوعی: من در این دنیا با محبت و زیبایی به جستجو میپردازم و اگر لازم باشد، سختیهای زیادی را تحمل میکنم تا به هدفم برسم.