گنجور

شمارهٔ ۱۰۲۳

دل ز باران کهن برداشتی
چیست چندین جنگ پیش از آشتی
زنده ام پنداشتی در هجر خویش
این چنینم کشتی پنداشتی
گفتم از خاک رهم انگار کم
لطف کردی بیش از آن انگاشتی
شکر نعمتهای تو کز درد و غم
هیچ رفتم بینوا نگذاشتی
عشق ورزیدی سزا دیدی کمال
تخم محنت کاشتی برداشتی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل ز باران کهن برداشتی
چیست چندین جنگ پیش از آشتی
هوش مصنوعی: دل از یاد و خاطره‌های تلخ گذشته رها کرده‌ای، حالا چه نیازی به جنگ و نزاع قبل از آشتی وجود دارد؟
زنده ام پنداشتی در هجر خویش
این چنینم کشتی پنداشتی
هوش مصنوعی: تو گمان کرده‌ای که با دوری تو زنده‌ام، اما در واقع مانند یک کشتی سرگردان هستم.
گفتم از خاک رهم انگار کم
لطف کردی بیش از آن انگاشتی
هوش مصنوعی: گفتم که به نظر می‌رسد از من در حقم کم لطفی کرده‌ای، چرا که بیشتر از چیزی که فکر می‌کردم، برآورد کرده‌ای.
شکر نعمتهای تو کز درد و غم
هیچ رفتم بینوا نگذاشتی
هوش مصنوعی: خداوندا، من از درد و رنج به دور ماندم و در رنج و غم تنها نگذاشتی.
عشق ورزیدی سزا دیدی کمال
تخم محنت کاشتی برداشتی
هوش مصنوعی: عشق ورزیدید و به همین خاطر نتیجه کارهای خود را دیدید، چرا که آنچه را که از قبل کاشتید، حالا برداشت کردید.