گنجور

شمارهٔ ۱۰۲۰

دست ندارم از تو من گرچه ز پایم افکنی
تیزترم به دوستی گر همه تیغ میزنی
نیست ز هم مفارقت سایه و آفتاب را
هر طرفی که می‌روی من به تو و تو با منی
ای نفس صبا ز ما بر سر زلف او بگوی
چند به دل‌شکستگان عهد کنیّ و بشکنی
سرو بلندپایه را آن همه ناز کی رسد
پیش درخت قامتت گر نکند فروتنی
ای به امید وصل او بر زده دست و آستین
این نشود میسرت جز که به پاکدامنی
شکر که گر دمی زدم در همه عمر خویشتن
با تو به دوستی زدم با دگران به دشمنی
شوق لب تو می‌دهد ذوق سخن کمال را
مرغ سخن‌سرا نشد تا که نگشت گلشنی

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دست ندارم از تو من گرچه ز پایم افکنی
تیزترم به دوستی گر همه تیغ میزنی
هوش مصنوعی: هرچند که از من سلاحی نیست و اگر مرا به زمین بیندازی، عشق و دوستی‌ام نسبت به تو را تیزتر و قوی‌تر می‌کند. حتی اگر با همه سلاح‌ها به من حمله کنی، باز هم محبت من به تو کم نخواهد شد.
نیست ز هم مفارقت سایه و آفتاب را
هر طرفی که می‌روی من به تو و تو با منی
هوش مصنوعی: سایه و آفتاب هرگز از هم جدا نمی‌شوند؛ هر کجا که بروی، من همراه تو هستم و تو هم همیشه با منی.
ای نفس صبا ز ما بر سر زلف او بگوی
چند به دل‌شکستگان عهد کنیّ و بشکنی
هوش مصنوعی: ای نسیم صبحگاهی، از طرف ما به موهای او بگوی که دل‌های شکسته درباره وفاداری و وفا به عهد سخن می‌گویند و هر بار این عهد را می‌شکنند.
سرو بلندپایه را آن همه ناز کی رسد
پیش درخت قامتت گر نکند فروتنی
هوش مصنوعی: سرو بلند و زیبا در برابر قامت تو چگونه می‌تواند ناز کند، اگر تو تواضع نداشته باشی؟
ای به امید وصل او بر زده دست و آستین
این نشود میسرت جز که به پاکدامنی
هوش مصنوعی: ای کسی که برای رسیدن به او دست و چادر را بالا زده‌ای، بدان که جز با پاکدامنی، رسیدن به این هدف برای تو ممکن نخواهد بود.
شکر که گر دمی زدم در همه عمر خویشتن
با تو به دوستی زدم با دگران به دشمنی
هوش مصنوعی: خوشحالم که در تمام عمرم یک لحظه هم که شده با تو دوستی کردم، در حالی که با دیگران در تنش و دشمنی بودم.
شوق لب تو می‌دهد ذوق سخن کمال را
مرغ سخن‌سرا نشد تا که نگشت گلشنی
هوش مصنوعی: علاقه به لب‌های تو باعث می‌شود که زیبایی کلمات به اوج خود برسد. شاعران تا زمانی که به زیبایی و دل‌چسبی تو دست نیابند، نمی‌توانند آثار خود را به کمال برسانند.