گنجور

شمارهٔ ۱۰۰۷

چرا هر دم از پیش ما میگریزی
شهی از گدایان چرا میگریزی
به بخیلی مگر ای بخوبی توانگر
که از عاشق بینوا میگریزی
چرانی چرا از دعاگو گریزانت
بلانی بلا از دعا میگریزی
و آن تازه برگ گلی کز لطافت
از آسیب باد صبا میگریزی
اگر او میگریزد ز چشم ای خیالش
نو بگریز بینم کجا میگریزی
کمال ار به او میگریزی ز چشمش
از یک فتنه در صد بلا میگریزی

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چرا هر دم از پیش ما میگریزی
شهی از گدایان چرا میگریزی
هوش مصنوعی: چرا هر لحظه از نزد ما دور می‌شوی ای پادشاه، چرا از دستان گدایان فاصله می‌گیری؟
به بخیلی مگر ای بخوبی توانگر
که از عاشق بینوا میگریزی
هوش مصنوعی: ای بخیل، مگر تو توانگر و خوب هستی که از عاشق بیچاره فرار می‌کنی؟
چرانی چرا از دعاگو گریزانت
بلانی بلا از دعا میگریزی
هوش مصنوعی: چرا از دعا کردن فرار می‌کنی، وقتی که خود را در درد و بلای زیادی می‌بینی؟
و آن تازه برگ گلی کز لطافت
از آسیب باد صبا میگریزی
هوش مصنوعی: این بیت به تصویر زیبایی از یک گل تازه و لطیف اشاره دارد که به دلیل حساسیتش از وزش ملایم باد صبا فرار می‌کند. گل با Fragility خود نمی‌تواند در برابر باد مقاومت کند و تمایل دارد از آسیبی که ممکن است به آن برسد، دور شود. به طور کلی، این تصویر نمادی از آسیب‌پذیری و ظرافت در طبیعت و زندگی است.
اگر او میگریزد ز چشم ای خیالش
نو بگریز بینم کجا میگریزی
هوش مصنوعی: اگر او از نگاه من دور می‌شود، ای خیال او، بزن به در و ببینم که به کجا می‌روی.
کمال ار به او میگریزی ز چشمش
از یک فتنه در صد بلا میگریزی
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی از کمال و زیبایی او دوری کنی، باید بدان که با دوری از او، نه تنها از یک فتنه فرار کرده‌ای، بلکه به صد درد و بلا گرفتار خواهی شد.