گنجور

شمارهٔ ۹۵

آن شاخ گل خرامان در باغ چون برآید
چون لاله از خجالت گل غرق خون برآید
چون در هوای رویش میرم عجب نباشد
هر سبزه ای ز خاکم گر لاله گون برآید
یاران به دور خطّش فالی اگر گشایند
بر نام من ز اوّل حرف جنون برآید
گرچه نمی برآید جانم ز غصّه لیکن
چون نوبت جدایی آمد کنون برآید
از گریه بس که بگذشت آب از سر خیالی
تا عاقبت در این کو از آب چون برآید

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن شاخ گل خرامان در باغ چون برآید
چون لاله از خجالت گل غرق خون برآید
هوش مصنوعی: وقتی که گل سرخ با ناز و آراستگی در باغ به انتظار می‌رسد، لاله به خاطر شرم و خجالت آن، از شدت ناراحتی و حسادت، بسیار غمگین و آشفته می‌شود.
چون در هوای رویش میرم عجب نباشد
هر سبزه ای ز خاکم گر لاله گون برآید
هوش مصنوعی: زمانی که در اثر زیبایی و جذابیت او گام برمی‌دارم، عجیب نیست اگر هر گیاهی از خاکم بروید و به رنگ لاله درآید.
یاران به دور خطّش فالی اگر گشایند
بر نام من ز اوّل حرف جنون برآید
هوش مصنوعی: اگر دوستان درباره او طالع من را بیندیشند، از نخستین حرف کلمه "جنون" نام من نمایان خواهد شد.
گرچه نمی برآید جانم ز غصّه لیکن
چون نوبت جدایی آمد کنون برآید
هوش مصنوعی: هرچند که از درد و غصه، جانم به تنگ آمده، اما حالا که وقت جدایی رسیده، دیگر این درد به وضوح احساس می‌شود.
از گریه بس که بگذشت آب از سر خیالی
تا عاقبت در این کو از آب چون برآید
هوش مصنوعی: از بس که در گریه گذرانده‌ام، حالا دیگر تمام خیالاتم غرق شده‌اند. در نهایت، در این شرایط فقط می‌توانم انتظار داشته باشم که آب از سر بگذرد و بروز کند.