گنجور

شمارهٔ ۹۳ - استقبال از امیرخسرو دهلوی

یار جز در پیِ آزار دل ریش نرفت
چه جفاها که از او بر منِ درویش نرفت
پای ننهاده به راه غم او سر بنهاد
اشک با آنکه در این ره به سر خویش نرفت
عقل می گفت مرو در پی دلدار ولی
دل نکو کرد که بر قول بداندیش نرفت
آمد و رفت بسی راست بر این در لیکن
هرکه اندک خبری یافت از او بیش نرفت
تا رود پیش سگش ذکر خیالی روزی
سعی بسیار نمودیم ولی پیش نرفت

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یار جز در پیِ آزار دل ریش نرفت
چه جفاها که از او بر منِ درویش نرفت
هوش مصنوعی: دوست تنها به دنبال آزار دادن من بود و نه چیزی دیگر. چه ظلمی است که او هیچ وقت از این کارش نسبت به منِ فقیر دست برنداشت.
پای ننهاده به راه غم او سر بنهاد
اشک با آنکه در این ره به سر خویش نرفت
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به تصویر می‌کشد که حتی بدون ورود به مسیر غم و اندوه، اشک و احساساتش را در آن مسیر می‌گذارد. این به معنای آن است که انسان ممکن است با وجود اینکه به عمق درد و رنج نرود، همچنان بتواند احساساتش را از سر عشق و دلسوزی ابراز کند.
عقل می گفت مرو در پی دلدار ولی
دل نکو کرد که بر قول بداندیش نرفت
هوش مصنوعی: عقل به من می‌گفت که به دنبال محبوب نرو، اما دل من خوب عمل کرد و به حرف‌های منفی گوش نداد.
آمد و رفت بسی راست بر این در لیکن
هرکه اندک خبری یافت از او بیش نرفت
هوش مصنوعی: بسیاری به این در آمده و رفته‌اند، اما هرکسی که کمی از او خبر گرفته، دیگر از آنجا دور نشده است.
تا رود پیش سگش ذکر خیالی روزی
سعی بسیار نمودیم ولی پیش نرفت
هوش مصنوعی: مدت‌ها تلاش کردیم تا به چیزی که می‌خواستیم برسیم، اما هیچ‌گاه موفق نشدیم.