گنجور

شمارهٔ ۹۱ - استقبال از سنایی

هرکسی گوید که درد عشق را تدبیر چیست
ما سرِ تسلیم بنهادیم تا تقدیر چیست
ظاهراً با حلقهٔ زلف تو دارد نسبتی
ورنه مقصودِ دل دیوانه از زنجیر چیست
هر شب از آشفتگی زلف تو می بینم به خواب
یارب این خواب پریشان مرا تعبیر چیست
ای که هردم می کشی تیغی به قصد خون من
گر به قتل من تو خوشدل می‌شوی تقصیر چیست
پیر شد مسکین خیالی در غم هجران یار
وآن جوان هرگز نمی‌پرسد که حال پیر چیست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هرکسی گوید که درد عشق را تدبیر چیست
ما سرِ تسلیم بنهادیم تا تقدیر چیست
هوش مصنوعی: هر کسی که بگوید راه چاره‌ای برای درد عشق وجود دارد، ما خود را تسلیم کردیم تا ببینیم سرنوشت چه خواهد داشت.
ظاهراً با حلقهٔ زلف تو دارد نسبتی
ورنه مقصودِ دل دیوانه از زنجیر چیست
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که زلف‌های تو رابطه‌ای با زنجیر دارند؛ در غیر این صورت، دلیل علاقه و آرزوی دل دیوانه برای زنجیر چیست؟
هر شب از آشفتگی زلف تو می بینم به خواب
یارب این خواب پریشان مرا تعبیر چیست
هوش مصنوعی: هر شب در خواب، به خاطر شلوغی و درهم‌ریختگی موهای تو، دچار آشفتگی می‌شوم. ای خدا، این خواب بی‌نظم و پریشان من چه معنایی دارد؟
ای که هردم می کشی تیغی به قصد خون من
گر به قتل من تو خوشدل می‌شوی تقصیر چیست
هوش مصنوعی: ای کسی که هر روز با نیت کشتن من به حمله می‌آیی، اگر با کشتن من خوشحال می‌شوی، پس دلیل این کار چیست؟
پیر شد مسکین خیالی در غم هجران یار
وآن جوان هرگز نمی‌پرسد که حال پیر چیست
هوش مصنوعی: پیرمردی به خاطر جدایی از محبوبش به شدت غمگین و دلbroken شده، اما جوانی که در کنار اوست هرگز نمی‌پرسد حال او چطور است.