شمارهٔ ۸۴
نالهٔ دلسوز نی شرح غمی بیش نیست
گرچه سرودی خوش است لیک دمی بیش نیست
توسن توفیق را پای طلب در گل است
ورنه ز ما تا به دوست جز قدمی بیش نیست
از صُحف حسن تو بر ورق کاینات
خطّ بیاض سحر یک رقمی بیش نیست
ای فلک این راه را پیر جوان من است
ورنه ز پیری تو را پشت خمی بیش نیست
سفرهٔ سبزی کشید خطّ تو امّا چه سود
قسم خیالی از او جز المی بیش نیست
شمارهٔ ۸۳: مرا که تحفهٔ جان در بدن هدایت توستشمارهٔ ۸۵ - استقبال از کمال خجندی: نرگس خیال چشم تو در خواب ناز یافت
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نالهٔ دلسوز نی شرح غمی بیش نیست
گرچه سرودی خوش است لیک دمی بیش نیست
هوش مصنوعی: صدای دردناک و معنادار یک دلسوز تنها بیانگر غم و اندوه است. هرچند این صدا زیبا و دلانگیز به نظر میرسد، اما در واقعیت تنها لحظهای از احساس است و بیشتر از این نیست.
توسن توفیق را پای طلب در گل است
ورنه ز ما تا به دوست جز قدمی بیش نیست
هوش مصنوعی: اگر جستجوی توفیق را با اراده و تلاش ادامه دهی، به نتیجه خواهی رسید؛ زیرا از سمت ما تنها یک قدم به سوی محبوب مانده است.
از صُحف حسن تو بر ورق کاینات
خطّ بیاض سحر یک رقمی بیش نیست
هوش مصنوعی: از آثار زیبا و نویسندهگی تو بر ورق وجود، تنها یک نوشتهی سفید و سحرآمیز وجود ندارد.
ای فلک این راه را پیر جوان من است
ورنه ز پیری تو را پشت خمی بیش نیست
هوش مصنوعی: ای آسمان، این راه را به پیر من نسبت میدهی در حالی که از پیری تو هیچ چیزی جز خمیدگی نیست.
سفرهٔ سبزی کشید خطّ تو امّا چه سود
قسم خیالی از او جز المی بیش نیست
هوش مصنوعی: سفرهای از سبزی برای تو چیدهام، اما چه فایده که این خیال، جز درد و رنجی بیشتر نیست.

خیالی بخارایی