شمارهٔ ۶۸
سنبل باغ رخت غالیه بو افتاده ست
شیوهٔ چشم تو بر وجه نکو افتاده ست
بادهٔ ناب به دور لب لعلت مثَلی ست
کاین چنین در دهن جام و سبو افتاده ست
تا رسد با تو به صد آبله گون پای سرشک
همه شب گرم دویده ست و به رو افتاده ست
از سر زلف و میان تو که رمزی ست لطیف
فرق تا مویِ میان یک سر مو افتاده ست
قصّهٔ حال من و گشتِ سر کوی بتان
از صبا پرس که بر هر سر کو افتاده ست
راست از چشم خیالیّ و خیال قد او
سروِ بستان ارم بر لب جو افتاده ست
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سنبل باغ رخت غالیه بو افتاده ست
شیوهٔ چشم تو بر وجه نکو افتاده ست
هوش مصنوعی: سنبل باغ تو، عطری دلانگیز دارد و زیبایی چشمانت بر چهرهات جلوهگری میکند.
بادهٔ ناب به دور لب لعلت مثَلی ست
کاین چنین در دهن جام و سبو افتاده ست
هوش مصنوعی: شراب خالص دور لبهای زیبای تو مانند مثالی است که در آن جام و سبو به این شکل قرار دارند.
تا رسد با تو به صد آبله گون پای سرشک
همه شب گرم دویده ست و به رو افتاده ست
هوش مصنوعی: به زحمت و تلاش بسیار، فردی برای رسیدن به هدفش شبانهروز کوشش کرده و از خستگی و تلاش خود به زمین افتاده است. حالا در این مسیر، دچار زخمها و مشکلاتی شده که نشاندهنده سختی راه اوست.
از سر زلف و میان تو که رمزی ست لطیف
فرق تا مویِ میان یک سر مو افتاده ست
هوش مصنوعی: از زیبایی و لطافت زلفت که نشانهای از راز و جذابیت توست، تا فرق سر و موی وسطیات، همه در این یک تار مو خلاصه شدهاند.
قصّهٔ حال من و گشتِ سر کوی بتان
از صبا پرس که بر هر سر کو افتاده ست
هوش مصنوعی: حالت من و ماجرای دوری از محله معشوقان را از نسیم بپرس، چون بر هر گوشهای از این کوچه، ردّی از عشق وجود دارد.
راست از چشم خیالیّ و خیال قد او
سروِ بستان ارم بر لب جو افتاده ست
هوش مصنوعی: در حقیقت، او از دیدگاه خیالی و تصویرسازیاش به قد بلند و زیبا مثل سرو در باغ ارم مینگرد که در کنار آب قرار گرفته است.

خیالی بخارایی