گنجور

شمارهٔ ۶۶

سروِ بالای تو را شیوه بلا انگیزی ست
نرگس چشم تو بیمار ز بی پرهیزی ست
بر قمر قاعدهٔ زلف تو مشک افشانی ست
در شکر شیوهٔ خطّ توعبیر آمیزی ست
سالها شد که ز شوق مه روی تو چو شمع
منِ دل سوخته را داعیهٔ شب خیزی ست
گر ندارد به کف از غمزهٔ شوخت تیغی
کار ابروی تو پیوسته چرا خون ریزی ست
از پیِ ریختنِ خون خیالی چشمت
اینکه در عین بلا تیغ کشید از تیزی ست

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سروِ بالای تو را شیوه بلا انگیزی ست
نرگس چشم تو بیمار ز بی پرهیزی ست
هوش مصنوعی: سرو زیبای تو به طرز خاصی دلربایی می‌کند و نرگس چشم تو کسی را بیمار می‌کند، چرا که تو در احتیاط و مراقبت کم‌توجه هستی.
بر قمر قاعدهٔ زلف تو مشک افشانی ست
در شکر شیوهٔ خطّ توعبیر آمیزی ست
هوش مصنوعی: زلف تو مانند قمر می‌درخشد و پخش کردن عطر مشک در کنار شیرینی خط تو، خود یک هنر خاص و زیباست.
سالها شد که ز شوق مه روی تو چو شمع
منِ دل سوخته را داعیهٔ شب خیزی ست
هوش مصنوعی: سال‌هاست که به خاطر زیبایی چهره‌ات، دل سوخته‌ام همچون شمع، به شب‌زنده‌داری و انتظار می‌پردازد.
گر ندارد به کف از غمزهٔ شوخت تیغی
کار ابروی تو پیوسته چرا خون ریزی ست
هوش مصنوعی: اگر از زیبایی دلربایت نتواند برایم مشکلی بسازد، پس چرا همیشه خونریزی وجود دارد؟
از پیِ ریختنِ خون خیالی چشمت
اینکه در عین بلا تیغ کشید از تیزی ست
هوش مصنوعی: به خاطر خیالی که از چشمانت در دل دارم، همچنان که در شرایط سختی به خودت می‌پیچی، بر سر تو تیغ کشیده‌ام و این به خاطر تیزی و تندیش است.