گنجور

شمارهٔ ۴۵

تا در این بادیه توفیق ازل همره ماست
گنج تحقیق هدایت به دل آگه ماست
ما نه اکنون ز مقیمان خرابات غمیم
دیر باز است که این دیر حوالتگه ماست
آن گلی را که در این باغ درختی ست بلند
گر نبینیم قصور از نظر کوته ماست
تا قدم همچو خِضِر در طرف عشق زدیم
گر همه آب حیات است که خاک ره ماست
ای خیالی تو خود از چشم فتادی ورنه
همه جا کوکبهٔ دولت شاهنشه ماست

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا در این بادیه توفیق ازل همره ماست
گنج تحقیق هدایت به دل آگه ماست
هوش مصنوعی: در این راه، موفقیت و یاری از آغاز با ماست و دلی که آگاه است، گنجینه‌ای از حقیقت و هدایت را در خود دارد.
ما نه اکنون ز مقیمان خرابات غمیم
دیر باز است که این دیر حوالتگه ماست
هوش مصنوعی: ما اکنون دلمان از کاروان نشینان خرابات (محل خرابکاری) گرفته است، زیرا مدت‌هاست که اینجا، یعنی همین مکان، محل اقامت ما شده است.
آن گلی را که در این باغ درختی ست بلند
گر نبینیم قصور از نظر کوته ماست
هوش مصنوعی: گلی که در این باغ بر روی درختی بلند رشد کرده، اگر ما آن را نبینیم، تقصیر از کوتاهی دید ماست.
تا قدم همچو خِضِر در طرف عشق زدیم
گر همه آب حیات است که خاک ره ماست
هوش مصنوعی: هرجا که قدم به عشق گذاشتیم، مانند خضر، همه چیز با وجود ما زنده و شاداب است، حتی اگر خاکی که زیر پای ماست، آب حیات باشد.
ای خیالی تو خود از چشم فتادی ورنه
همه جا کوکبهٔ دولت شاهنشه ماست
هوش مصنوعی: ای خیال، تو از چشم مردم افتادی وگرنه در همه جا نشانه‌های بزرگی و عظمت پادشاهی ما وجود دارد.