شمارهٔ ۳۸
با شمع چو گفتم که نشان غم دل چیست
از سوزِ دل سوخته آهی زد و بگریست
گیرم که شوم ز آب خِضر زندهٔ جاوید
چون خاک نشد در ره تو خاک بر آن زیست
جایی که نهالِ قد رعنای تو باشد
گر سرو چمن باشد و نی هر دو مساویست
باشد که سگ کوی تو بر دیده نهد پای
ما را هوس این است از او پرس که بر چیست
شوخی که کشد تیغ جفا غمزهٔ یار است
یاری که از او خون خیالی طلبد کیست؟
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
با شمع چو گفتم که نشان غم دل چیست
از سوزِ دل سوخته آهی زد و بگریست
هوش مصنوعی: وقتی با شمع صحبت کردم و از او پرسیدم که نشانهی غم دل چیست، او از شدت سوز و درد دلش آهی کشید و اشک ریخت.
گیرم که شوم ز آب خِضر زندهٔ جاوید
چون خاک نشد در ره تو خاک بر آن زیست
هوش مصنوعی: بگذارید فرض کنیم که من از آب حیات زنده شوم و جاودان بمانم، اما اگر در راه تو زیر خاک بروم، این زندگی چه فایدهای دارد؟
جایی که نهالِ قد رعنای تو باشد
گر سرو چمن باشد و نی هر دو مساویست
هوش مصنوعی: هر جایی که تو نباشی، حتی اگر چمن پر از سرو باشد، فرقی نمیکند؛ چون زیبایی و جذابیت آنجا به حضور تو وابسته است.
باشد که سگ کوی تو بر دیده نهد پای
ما را هوس این است از او پرس که بر چیست
هوش مصنوعی: امیدوارم که سگ خیابان تو پایش را بر روی چشمان ما بگذارد. ما به این دلیل این موضوع را مطرح میکنیم که از او بپرسیم منظورش چیست.
شوخی که کشد تیغ جفا غمزهٔ یار است
یاری که از او خون خیالی طلبد کیست؟
هوش مصنوعی: این بیت به بیان رابطهای پیچیده و مبهم میان دو فرد میپردازد. در آن اشاره شده که آن شخصی که به ظرافت و زیبایی خود جفا میکند، در واقع همان یار و محبوب است. و پرسش این است که چه کسی میتواند از چنین یاری که فقط به خیال و توهم خون میطلبد، کمک بگیرد؟ در واقع، این گفته به نوعی انتقاد از عشق و علاقهای اشاره دارد که ممکن است به تیرهگی و درد تبدیل شود.