گنجور

شمارهٔ ۳۷

با سگت یاری مرا کارِ خود است
هرکسی را کار با یارِ خود است
عاشقی کردم فتادم در بلا
مبتلا هرکس ز کردار خود است
گفتمش سرو از هواداران توست
گفت ما را او هوادار خود است
من ز حیرت رفتم از دست و هنوز
سروِ من مغرور رفتار خود است
طوطی طبع خیالی را مدام
در دهن شکّر ز گفتار خود است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

با سگت یاری مرا کارِ خود است
هرکسی را کار با یارِ خود است
هوش مصنوعی: هر کسی در زندگی خود باید با همراهان و یارانش، در مشکلات و کارها تعاون کند. سگ تو هم در کار تو شریک است و به نوعی به تو کمک می‌کند.
عاشقی کردم فتادم در بلا
مبتلا هرکس ز کردار خود است
هوش مصنوعی: من در عشق به مشکلات و سختی‌ها گرفتار شدم، و هر کسی به خاطر عمل خود به چنین وضعیتی دچار می‌شود.
گفتمش سرو از هواداران توست
گفت ما را او هوادار خود است
هوش مصنوعی: گفتم که سرو به خاطر تو پا بر جاست، او پاسخ داد که این ما هستیم که او را دوست داریم و از ما حمایت می‌کند.
من ز حیرت رفتم از دست و هنوز
سروِ من مغرور رفتار خود است
هوش مصنوعی: من از حیرت به کلی گیج شدم و هنوز هم درخت سرو من به خاطر خودشیفتگی‌اش به رفتارش ادامه می‌دهد.
طوطی طبع خیالی را مدام
در دهن شکّر ز گفتار خود است
هوش مصنوعی: طوطی‌ای که روحیه خیالی و خیال‌پرداز دارد، همیشه در دهانش از گفتار شیرین و خوشایندش لذت می‌برد.