گنجور

شمارهٔ ۳۵

با رخ خوبت که وَرد بوستان خرّمی ست
حور اگر دعویّ رعنایی کند ناآدمی ست
بخت بد بنگر که می پوشد ز من راز تو دل
در میان ما و او با آنکه چندین محرمی ست
دل نشاید بست بر عهد بتان بی وفا
کاین بنا را از ازل بنیاد برنا محکمی ست
تا جداییم از رخ چون روز و زلف چون شبت
روز با دردم قرار و شب به ناله همدمی ست
گر بریزد چشم تو خون خیالی باک نیست
هرچه با مردم کند آن شوخ عین مردمی ست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

با رخ خوبت که وَرد بوستان خرّمی ست
حور اگر دعویّ رعنایی کند ناآدمی ست
هوش مصنوعی: چهره زیبا و دلنشین تو به قدری برای باغ و گل‌ها زیباست که اگر حوری‌ها هم بخواهند خود را جذاب‌تر از تو نشان دهند، در واقع غیر منطقی و نادان به نظر می‌رسند.
بخت بد بنگر که می پوشد ز من راز تو دل
در میان ما و او با آنکه چندین محرمی ست
هوش مصنوعی: بخت بد را ببین که راز تو را از من مخفی می‌کند، در حالی که میان من و او رابطه نزدیکی وجود دارد.
دل نشاید بست بر عهد بتان بی وفا
کاین بنا را از ازل بنیاد برنا محکمی ست
هوش مصنوعی: دل را نمی‌توان به عهد و پیمان بت‌های بی‌وفا بست؛ زیرا این ساختمان از ابتدا بر پایه‌ای مستحکم و جوان بنا شده است.
تا جداییم از رخ چون روز و زلف چون شبت
روز با دردم قرار و شب به ناله همدمی ست
هوش مصنوعی: تا زمانی که از چهره‌ات دور هستم، روزها به خاطر دردم برایم آرامش نمی‌آورد و شب‌ها نیز به خاطر ناله‌ام تنها نیستم.
گر بریزد چشم تو خون خیالی باک نیست
هرچه با مردم کند آن شوخ عین مردمی ست
هوش مصنوعی: اگر چشمان تو اشک بریزد، مهم نیست. هرچه آن شخص دلفریب با دیگران انجام دهد، نشان‌دهنده‌ی شخصیت و رفتار انسانی اوست.