گنجور

شمارهٔ ۱۷ - استقبال از کمال خجندی

ما به چشمت عشق می‌بازیم و او در عین خواب
بر رخت حق نظر داریم و می‌پوشد نقاب
صورتت هرجا که ظاهر می‌کند فتوایِ حسن
می‌نویسد مفتیِ پیر خرد صحّ الجواب
گر ز شام زلف بنماید مه رویت جمال
در زمین خواهد فرو رفت از خجالت آفتاب
دل نهان کردی ز مردم زخم تیر غمزه‌ات
گر نیفکندی سرشک من سپر بر روی آب
چشم گریان خیالی صد خلل دارد ز اشک
می‌شود آری ز باران خانهٔ مردم خراب

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ما به چشمت عشق می‌بازیم و او در عین خواب
بر رخت حق نظر داریم و می‌پوشد نقاب
هوش مصنوعی: ما به چشمان تو عاشقیم و در حالی که او خواب است، به چهره‌ات به حق توجه داریم و خود را پنهان می‌کند.
صورتت هرجا که ظاهر می‌کند فتوایِ حسن
می‌نویسد مفتیِ پیر خرد صحّ الجواب
هوش مصنوعی: هرجا که چهره‌ات به نمایش درآید، عالم پیر و باتجربه درباره زیبایی‌ات حکم و نظر مثبت می‌دهد.
گر ز شام زلف بنماید مه رویت جمال
در زمین خواهد فرو رفت از خجالت آفتاب
هوش مصنوعی: اگر از سویی شب، زلف‌های تو را نشان دهد، زیبایی چهره‌ات باعث می‌شود که خورشید به خاطر شرم، در زمین فرو برود.
دل نهان کردی ز مردم زخم تیر غمزه‌ات
گر نیفکندی سرشک من سپر بر روی آب
هوش مصنوعی: دل خود را از چشم مردم پنهان کردی و اگر تیر غمزه‌ات نمی‌انداخت، من نیز بر روی آب سپر نمی‌گذاشتم تا اشک‌هایم را نپاشم.
چشم گریان خیالی صد خلل دارد ز اشک
می‌شود آری ز باران خانهٔ مردم خراب
هوش مصنوعی: چشم‌های گریان یک خیال، به خاطر اشک، آسیب‌های بسیاری را نشان می‌دهد. واقعاً مانند بارانی است که خانه‌های مردم را ویران می‌کند.