گنجور

شمارهٔ ۱۱۳

باد از هوای کوی تو پیغام می‌دهد
جان را به بوی وصل تو آرام می‌دهد
یارب چه دولت است که هر شب سگت مرا
بعد از دعای جان تو دشنام می‌دهد
خوش بوست عود لیک به دور خطت خطاست
هرکس که دل به نکهت آن خام می‌دهد
آن نیست جم که دور به زیر نگین اوست
جم ساقیی‌ست کاو به کسی جام می‌دهد
گر تحفهٔ غمت به خیالی رسد ز شوق
اوّل به مژده حاصل ایّام می‌دهد

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باد از هوای کوی تو پیغام می‌دهد
جان را به بوی وصل تو آرام می‌دهد
هوش مصنوعی: نسیم از سمت محل تو پیام می‌آورد و بوی نزدیکی تو روح و جانم را آرامش می‌بخشد.
یارب چه دولت است که هر شب سگت مرا
بعد از دعای جان تو دشنام می‌دهد
هوش مصنوعی: خدای من، چه سرنوشتی است که هر شب بعد از دعا کردن برای تو، سگ من به من فحش می‌دهد.
خوش بوست عود لیک به دور خطت خطاست
هرکس که دل به نکهت آن خام می‌دهد
هوش مصنوعی: عود خوشبو است، اما در کنار خط و مرز تو به معنای خوشبویی نیست. هر کس که دلش را به بوی آن خوش می‌کند، در واقع اشتباه می‌کند.
آن نیست جم که دور به زیر نگین اوست
جم ساقیی‌ست کاو به کسی جام می‌دهد
هوش مصنوعی: این فردی که در موردش صحبت می‌شود، کسی نیست که فقط به خاطر مقام و جایگاهش مورد احترام قرار گیرد. او مانند ساقی‌ای است که به دیگران نوشیدنی می‌دهد و به آن‌ها زندگی و شادی می‌بخشد.
گر تحفهٔ غمت به خیالی رسد ز شوق
اوّل به مژده حاصل ایّام می‌دهد
هوش مصنوعی: اگر غم تو به خیال من بیفتد، از شوق بینهایتی که دارم، نوید خوشی‌های آینده را به من می‌دهد.