گنجور

رباعی ۱۳۸

تا دست به اتفاق بر هم نزنیم،
پایی ز نشاط بر سر غم نزنیم،
خیزیم و دمی زنیم پیش از دمِ صبح،
کاین صبح بسی دمد که ما دَم نزنیم!

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا دست به اتفاق بر هم نزنیم،
پایی ز نشاط بر سر غم نزنیم،
هوش مصنوعی: تا وقتی که به صورت مشترک چیزی را تغییر ندهیم یا کاری انجام ندهیم، نباید از شادی و خوشحالی بر سر ناامیدی و غم بیاوریم.
خیزیم و دمی زنیم پیش از دمِ صبح،
کاین صبح بسی دمد که ما دَم نزنیم!
هوش مصنوعی: بیایید قبل از صبح زود بیدار شویم و کمی صحبت کنیم، زیرا ممکن است صبح زود خیلی وقت‌ها بگذرد و ما نتوانیم حرف بزنیم!

خوانش ها

رباعی ۱۳۷ به خوانش سهیل قاسمی
رباعی ۱۳۸ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1396/10/12 14:01
ویکتور ظفری

معنی این دو بیت خیلی منسجم و واضح نیست
مصرع سوم نوعی گسستی نسبت به دو مصرع قبلی داره. ممنون میشم اگر برداشت من اشتباهی راهنمایی کنید

1397/03/26 20:05
محسن

به نظرم می رسد در اینجا دو گونه زندگی به تصویر کشیده شده ، یکی بازیچگی و انفعال و دیگری بازیگری و نشاط و فعالیت که اگر ما نقش خود را ایفا نکنیم مجال زندگی را از خود گرفته و بازیچه و ناظر و منفعلی بیش نیستیم به این ترتیب مصرع های ای شعر منسجم به نظر می‌رسد .

1397/05/31 00:07
رسول

خیام بزرگوار دراین رباعی زیبا و بی نظیر ...به حقیقت زندگی و زندگی حقیقی اشاره کرده.... و برای تغییر و رسیدن به شراب ناب زندگی حقیقی... ادمها را فرا خوانده به همراهی و دست به دست هم دادن و با نشاط بر غمها چیره شدن...زیرا اول باید احساس خوشبختی کنی تا بعد بقیه ی چیزها بیاید و نه اینکه اول چیزها بیایند تا بعد احساس خوشبختی کنیم.... و بعد با اشاره به عمر ادمی.... می خواهد که پیش از دم صبح...سحر... زمان معاشقه با معشوق... که به هر حال هر کس رادمعشوقی هست... بعضی هم خالق را عاشقند... دمی زنیم با معشوق .... حال که عمری هست و صبحی.... که بعد مرگ ما... این صبحهای فراوان روزگار می دمد و ما نیستیم و دمی نمی زنیم.... گروه کامکارها به زیبایی این رباعی را اجرا نموده اند... پس... خیزیم و دمی زنیم پیش از دم صبح...

1399/02/04 00:05
سلیمان

چند وقتی هست که ذهنم درگیر این رباعی بود و با تغییر ناخودآگاه حس می کردم که اول رباعی با "گر" شروع می شه.
امشب دوباره داشتم تو "شب نیشابور" شجریان به این رباعی گوش می کردم و دیدم با "تا" شروع می شه و دستکم تو اینترنت شروع با "گر" رو پیدا نکردم.
اگه فرض کنیم رباعی با "گر/اگر" شروع می شده معنی رباعی واضح می شه: اگه کارهایی رو که تو بیت اول گفته شده هم انجام ندیم، دستکم "خیزیم و دمی زنیم پیش از دم صبح...."
یه راه حل معنایی دیگه می تونی این باشه که فعل های بیت اول رو فرض کنیم که "بزنیم" بوده که باز هم مشکل معنی رو حل می کنه: این کارها رو انجام بدیم و "خیزیم و دمی زنیم..." قبل از این که "...بسی دمد که ما دم نزنیم."

1399/06/29 20:08
گره گوار سامسا

تا هنگامی که رقص و پایکوبی نکنیم
نمیتوانیم غم را لگدکوب کنیم
برخیزیم و نفسی بکشیم/صحبتی کنیم/می نوشیم /پیش از دمیدن صبح
که این صبح بسیار بدمد/برآید/که ما دم نزنیم/نفس نکشیم/خاموش باشیم/مرده باشیم

1399/09/01 17:12
احمد نیکو

شب ها گذرد که دیده برهم نزنیم
با جام لبالب به سرغم نزنیم
خیزیم و دمی زنیم پیش از دم صبح
کاین صبح بسی دمد که ما دم نزنیم

1399/12/28 00:02
رایان

به نظرم معنی واضح است. درمصرع نخست چه با "تا" شروع شود چه با"گر"، خیام شرطی را مطرح میکند. در مصرع دوم ، چگونگی بر آورده شدن این شرط را بیان می کند و به ماجرا خاتمه می دهد، به این شکل: تا متحد و دست افشان و شاد نباشیم ، نمی توانیم با پای پر نشاط( پایکوبی و رقص و شادی) به سرکوبی غم ، اراده کنیم . به دیگر سخن:1-کسی نمیتواندبه تنهایی و در عزلت، ،،سرغم را بکوبد.
با خوشحالی و دست افشانی همگانی و پایکوبی و شادی جمعی است که می توان غم را سرکوب نمود.
بیت دوم نیز بر همان سنت خیامی (قدر زمان گذرا را دانستن ،) تاکید دارد که نیازی به توضیح نیست
شاد باشید

1401/06/25 01:08
دختر پرسپولیسی

فقط میتونم بگم (واقعا)

1401/08/01 08:11
رویا

این رباعی را کامکارها هم به زیبایی هرچه تمامتر اجرا کرده اند.