رباعی ۱۲۹
زان پیش که نامِ تو ز عالَم برود
می خور، که چو می به دل رسد غم برود؛
بگشای سرِ زلفِ بُتی بند ز بند،
زان پیش که بندبندت از هم برود!
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زان پیش که نامِ تو ز عالَم برود
می خور، که چو می به دل رسد غم برود؛
هوش مصنوعی: قبل از آنکه نام تو از این دنیا برود، مینوش، زیرا وقتی که شراب به دل برسد، غم از دل میرود.
بگشای سرِ زلفِ بُتی بند ز بند،
زان پیش که بندبندت از هم برود!
هوش مصنوعی: دربارهی زیبایی و جذابیت کسی صحبت میشود که از او میخواهند موهایش را باز کند. این خواسته به نوعی استعارهای از آزادی و رهایی است. گوینده در بیان احساسش به طرف مقابل هشدار میدهد که پیش از آنکه مدتها بگذرد و فرصتها از دست برود، باید این زیبایی را نشان دهد و از قید و بندها رها شود.
حاشیه ها
1399/03/07 23:06
احمد نیکو
رباعی بدین متن صحیح است:
زان پیش که نام تو ز عالم برود
می خور، که چو می به دل رسد غم برود؛
بگشای سر زلف بُتی بند به بند
زان پیش که بند بندت از هم برود
1403/09/22 03:11
ماهان
وقت بخیر
معنی مصرع "بگشای سر زلف بتی بند ز بند" یعنی چی؟
1403/09/23 01:11
nabavar
گرامی ماهان
بگشای سرِ زلفِ بُتی بند ز بند
یعنی با زلف نگاری زیبا بازی کن و خوش باش