رباعی شمارهٔ ۶۶
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
رباعی شمارهٔ ۶۶ به خوانش داوود ملک زاده
رباعی شمارهٔ ۶۶ به خوانش زهرا شیبانی
رباعی شمارهٔ ۶۶ به خوانش محمد علی قدمیاری
رباعی شمارهٔ ۶۶ به خوانش زهرا بهمنی
رباعی شمارهٔ ۶۶ به خوانش نازنین بازیان
رباعی شمارهٔ ۶۶ به خوانش علی پورزارع
رباعی شمارهٔ ۶۶ به خوانش علی قلندری
رباعی شمارهٔ ۶۶ به خوانش فاطمه زندی
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
در این شعر دم غنیمت شمری وجود دارد .( بنا بر دسته بندی رباعیات خیام توسط صادق هدایت مضمون این شعر "دم را دریابیم" است .)
این غنیمت شمردن عمر یا دم از حسرتی است که از علم بر گذرا بودن زندگی حاصل می شود .
خیام از گذر زمان خیلی ناراحت است، استفاده از هر نوع امکانات را که خوشی میآورد میپسند، شادی در هر لحظه آرزوی اوبود، می را درمان غصه میدانست.
مصرع دوّم از بیت نخست را اینگونه نیز می نویسند : خوشدار دمی که با طرب می گذرد
ارزش عمررا میخواهد بیان کند که تکرارشدنی نیست وقتیکه میگویند عمرطلاست قیاس کوچکی است طلا درعین اینکه کمیاب گران بهاست ولی بازیافتنیست ولی عمریک باراست وهرگز پیدانمشود
باعث تعجبه که هنوز خیلیها مقصود خیام بزرگوار را از شراب نفهمیده اند و حرف از آب انگور میزنند !!!
جناب احسان،
گویا سرکار مقصود حکیم را دریافته اید،
ممکن است با مایان در میان نهید؟
شاعر در اینجا گریزی به "خوش باش دمی که زندگانی این است" داشته و همگان را در زبان ظاهری به طرد غصه دعوت می کند. به راستی گیتی ارزش غصه به خود دادن و افسوس دیروز و نگرانی بابت فردا را ندارد. باید خوش بود و از لحظه لحظه زندگی لذت برد.
این قافله عمرعجب می گذرد
دریاب دمی که باطرب می گذرد
ساقی غم فردای قیامت چه خوری؟
درده قدح ِ باده که شب می گذرد
معنی شعر رو کجا باید پیدا کنیم؟
در این شعر شاعر به موضوع مهمی اشاره دارد که امروزه بهش میگن: "زندگی در زمان حال"..اینکه ادم سعی کنه از تک تک لحظات زندگیش کمال استفاده رو بکنه و لذت ببره، چون در نهایت این زندگی چه خوب و چه بد میگذره...پس چه بهتر که اجازه بدیم به خوبی بگذره تا در اینده احساس پشیمانی نکنیم.
این غافله عمر عجب می گذرد گهی کند وگهی تند می گذرد
دریاب دمی که بانزدیکان به نیکی گذرد
ساقی غم فردای رقیبان (چشم هم چشمی )چه خوری پیش ارپیاله راکه وقت می گذرد
زنده باد حکیم خیام
سلام دوستان
دوستان اگه امکانش هست مفهوم شعر رو از دید خود نیز بیان کنید
تا در معنی و مفهوم شعر بتوانیم به یگدیگر کمک کنیم
با تشکر
گویا استاد ما احسان اصلا از رباعیات جناب خیام نخوانده اند و فقط از روی عادت این حرف را میزنند
منظور از شراب همان چیزی است که ایشان را از غم دنیا دور میکند .یعنی خود شراب
درابتداماایستاده ایم
که غافله ای به نام زندگی(عمر) ازجلو ما عبورخواهدکرد/
خیام میخاهد بگوید...
اگربااثرگذاری وودرک اندازه خودت وارد این غافله شوی / حظ خوبی هم ازآن خواهی برد /
زرنگ کار خویش باش و تارد شدن ورفتن این غافله(تا زنده ای ) ازان توشه ای برای غافله همیشه گی رندگی جاویدت بر گیر ///
به نظر من مفهوم ریز این دو بیت گوشزنیست به همه مردم که میگوید زمان براستی خیلی سریع و تند میگذرد به طوری که وقتی به خاطرات دور گذشته فکر کنیم میبینیم که انگار همین دیروز بود. بنابراین هدف انسان ادر این دنیا گذاشتن اثر نیک از خود هست که باید موجبات شادی و لذت دیگران را بدنبال داشته باشه که شادی و لذت ماندگار خود رو هم در بر خواهد گرفت. حال اینجا هدف کلی خیام بزرگ از شراب یعنی راستی و درستی و صداقت انسانیست که انسان را به خدای خود نزدیکتر و نزدیکتر میکند و سپس در یک خلصه روحانی قرار میدهد انگار که یه بطر عرق خوردی و مست و سرمست هستی نه از غم بلکه شادی مطلق که در لحظه و حال خود با خدای خود بسر میبری فارغ از غم گذشته و اینده نیامده که اگر همراه با راستی بوده باشد حتما اینده ای شادی اور خواهد بود و غیر اینصورت غم و اندوه از عملکرد خودخواهانه خویش که فقط شادی خود را مد نظر داشته ایم. همچون خیام بزرگ با اثر ات نیکی که بر جای گذاشته برای تمام مردم دنیا مثل تقویم عالمانه او و اشعار ارزشمند او که در هر مصرع ان مملو از دانش و اطلا عات مفید و سازنده ایست که راه خلصگی کامل را میتوان دریافت با چشم و گوش درون اگر که باز باشد وگرنه شراب همین شراب انگور هدف نیست خلصگی ان مد نظر هست که تشبیه میشود با شراب
علمفهم یکمتن را هرمنوتیک گویند
سه روش برای فهم یکمتن تعریف کرده اند
یکی )مولف محور که نیاز است یک خیام شناس به فهم
این متن بپردازد احولات ،روانشناسی، نگاه فلسفی خیام مورد نیاز است
دو)متن محور
که از درون خود متن با توجه به ابعاد مختلف متن
و بقول گادامر با توجه به مرگ مولف فهم معنایی متن اتفاق می افتد
سه)مخاطب محور
یک رابطه دیالکتیک بین مخاطب. متن ایجاد میشود و مخاطب تفسیر معنایی خود را از متن بیان میکند و بقولی تفسیر به رای میکند و یا خوانش خود را از متن میکند طبیعی است یک تفسیر متکثر ،متغییر و عدم قطعی خواهد بود
اگر خوب توجه داشته باشیم نوع اول مربوط به دوران کلاسیک و نوع دوم مربوط به دوران مدرن و نوع سوم پست مدرن است
بنظر حتی اگر خیام در اشعارش بجای می مینوشت گیلاس مارتینی ،باز هم بعضی دوستان اصرار دارند که منظور استاد از می معنای ظاهری نیست
ساقی غم فردای قیامت چه خوری
پیش آر پیاله را که شب میگذرد
ساقی غم فردای قیامت چه خوری
پیش آر پیاله را که شب میگذرد
سلام.این رباعی از خیام نیست
چقدر زننده و زشت است خیامی که منظورش را با آب انگور می رساند و او را حکیم خطاب می کنند
حکیم خیام نیشابوری که من می شناسم مدح شراب و شرابب خوری نمی کند
حکیم خیامی که من میشناسم دنبال لذت در زندگی نیست ولی از زندگی لذت هم می برده
سلام بر همراهان ادب دوست
دنیا نمی کند به کسی لطف رایگان
لطفی هم ار کند بستاند بهای آن
هرچند می کند به تو الطاف بی بدیل
گیرد عوض سلامت و عمر چو زر گران
تشکر
گفت، ایام اربعین حسینی بود دوستی قدیمی را بعد از مدت ها دیدم از زلف هایش جز چند شاخه موی سفید چیزی نمانده بود از آن زمان و طراوت گذشته گفتیم و رسیدیم به این جا که گفت این قافله عمر عجب میگذرد(جای بسیار تعجب است که عمر به این سرعت در حال سپری شدن است ) هنگام خداحافظی رسید به او گفتم راستی من در حال آماده شدن برای پیاده روی اربعین هستم از تو می خواهم کوله بارت را ببندی و با من همراه شوی گفت که گرفتار روزگار است و نمی تواند مغازه را رها کند و به دست فرزندان خود بسپارد خستگی را در جسم و روان او مشاهده کردم گفتم ببین حکیمِ خیام وقتی این مصرع را گفت که این قافله عمر عجب میگذرد بلافاصله می گوید:دریاب دمی که با طرب می گذرد (لحظه و زمانی را دریاب و غنیمت شمر و از آن استفاده کن که با خوشی و شادی می تواند طی شود) بیا از این زمان استفاده ببر، این پیاده روی اربعین حال و هوایت را عوض می کند در این مسیر واقعا لذت می بری و جسم و روانت نشاط خاصی می گیرد و ان شا الله با خوشی و شادی هم طی خواهد شود. ای پدر مهربان، غم فردای بچه ها را برای چه چیزی می خوری! خداوند که روزی رسان است و تو به اندازه توانت تلاش و کوشش کن و مابقی را به خدا بسپار. پس الان امکانات سفر را آماده کن که این موقعیت می گذرد و ممکن است آن را از دست دهی. ساقی، غم فردای حریفان چه خوری پیش آر پیاله را، که شب می گذرد ساقی:شرابدار، محبوب، معشوق، پیر. حریفان: دوستان،رفیقان. پیاله: جام، ظرف. در ضمن باید گفت این رباعی(شعر چهار مصرعی) خطاب به جوانانی که می گویند تا خانه و ماشین و امکانات و تحصیل فراهم نشود ازدواج نمی کنند می گوید زمان خوشی و شادی را از دست ندهید و غم زن و فرزندان نداشته خود را نخورید و از زمان جوانی و شادابی استفاده کنید چون این زمان از دست می رود خودتان قضاوت کنیدازدواج یک فرد در سن بیست و چند ساله را با فردی که درچهل سالگی ازدواج میکند مقایسه کنید هرچند چهل ساله امکانات بیشتری داشته باشد اما واقعا کدام لذت بیشتری خواهد برد؟ هرچند هم که مشخص نیست انسان چه میزان عمر خواهد کرد آیا یک جوان که ازدواجش را به خاطر خانه و ماشین و ثروت به تاخیر می اندازد آیا مطمئن است تا آن زمان زنده خواهد بود! متاسفانه گروهی دیگر از جوانان چونان ساقی غم حرف و صحبت دوستان و آشنایان را می خورند که برای ازدواج آن ها چه قضاوتی می کنند شاعر می گوید تو غم این ها را نخور، اگر ازدواج به صلاح توست، تو خوش باش و لذت ببر و به حرف های نگفته فکر نکن چراکه زمان می گذرد و پای هیچ کس هم صبر نمی کند.
این قافلهٔ عمر عجب میگذرد
دریاب دمی که با طرب میگذرد؟
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب میگذرد
مصرع دوم نیاز به علامت پرسشی داردمتن بیت دوم رباعی:
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
درده قدح باده که شب می گذرد