رباعی شمارهٔ ۵۷
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
رباعی شمارهٔ ۵۷ به خوانش داوود ملک زاده
رباعی شمارهٔ ۵۷ به خوانش زهرا بهمنی
رباعی شمارهٔ ۵۷ به خوانش نازنین بازیان
رباعی شمارهٔ ۵۷ به خوانش علی قلندری
حاشیه ها
در بسیاری از اشعار حکیم عمر خیّام نیشابوری ، سایه ای از آفریننده می بینیم
بله سایه افریننده رو میبینیم ولی حکیم دانا سایه اش رو با تیر میزند
درود بر شما 👍😂
دیلمی عجب جوابی دادی....
والا ما آخر نفهمیدیم حکیم اینوریه یا اونوری شایدم بخاطرهمین حکیمه
به نظر من این رباعی میتونه فرضیه بی خدایی یا ندانم گرایی خیام رو مورد انتقاد قرار بده
گذشته از رساله های فلسفی خیام
آنکس که زمین و چرخ و افلاک نهاد
بس داغ که او بر دل غمناک نهاد
بسیار لب چو لعل و زلفین چو مشک
در طبل زمین و حقه خاک نهاد
می گوید ” ای خداباوران، ببینید که خدایتان چه ظلمی کرده.
جامی است که عقل آفرین میزندش
صد بوسه ز مهر بر جبین میزندش
این کوزهگر دهر چنین جام لطیف
میسازد و باز بر زمین میزندش
به نام او
درود بر همه هم میهنان گرامی
در طول تاریخ این سرزمین بزرگان بسیار زیسته اند و برخی آثاری از خود بر جا نهادند و برخی نیز با اینکه بسیار بزرگتر بودند بدون هیچ اثر و رد پایی گذشتند و رفتند.
متاسفانه آنان که بزرگان حقیقی بودند فاصلهء تفکراتی بسیار زیادی با مردم عوام داشتند چنانکه این فاصله از میان قرن های متمادی تا حال حاضر حفظ گشته و مردم عوام گرچه نوع زندگی کردنشان بهبود یافته و علوم روز و دانش و فن آموخته اند ولی از لحاظ حکمت و معرفت هیچگونه تغییری نکرده اند.
بحز معدودی انگشت شمار که حقیقتا بدنبال تهذیب نفس و کسب معارف الهی بوده اند مابقی همان عوام هستند گرچه عناوین دهان پرکنی همچون علامه و دانشمند و فقیه را یدک می کشند!
حکیم حقیقی آنست که از کلامش آتش ساطع می شود و بسته به ظرفیت ادراکی شنونده جسم و جان او را به آتش می کشد و او را به چالش می کشاند. ولی هر انگیزشی به مسیر صحیح منتهی نمی گردد چرا که مسیر معرفت از ذات سرچشمه می یابد و ذره ای ناخالصی مسیر را به انحراف می کشاند!!!
بنابراین علامگان را عذر بنه چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند
سلام بر دوستان
آن کس که ز هیچ عالمی بر پا کرد
وز آتش خود درون سینه جا کرد
دانی ز چه رو نهاد بر دلها داغ
خورشید چو سوخت این جهان زیبا کرد
تشکر از دوستان