رباعی شمارهٔ ۴۹
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
رباعی شمارهٔ ۴۹ به خوانش داوود ملک زاده
رباعی شمارهٔ ۴۹ به خوانش زهرا بهمنی
رباعی شمارهٔ ۴۹ به خوانش علی قلندری
حاشیه ها
به نظر من " در هر دشت که لاله زاری بوده است" از نظر وزنی صحیح تر می باشد.
با احترام به آقا سیاوش این مصرع که شما می فرماید هم وزنش درست نیست چون در دشت سکته ایجاد می شود و یک کلمه برای وزن کم دارد. به نظر من اینگونه بهتر است:"هر دشت که صحن لاله زاری بوده است"
با عرض پوزش
من وقتی به دنبال این شعر رفتم به نسخه ای دست یافتم که با شعر فوق متفاوت است:
.
هر جا که گلی و لاله زاری بودست
آن لاله ز خون شهریاری بودست
هر برگ بنفشه کز زمین می روید
خالیست که برروی نگاری بودست
.
این رباعی به نظر تقلیدی ناشیانه از بعضی رباعیات خیام است که فصاحت و شیوایی رباعیات اصل را ندارد.
هر سبزه که برکنار جویی رسته است
گویی ز لب فرشتهخویی رسته است
پا بر سر سبزه تا به خواری ننهی
کان سبزه ز خاک لاله رویی رسته است
در هر دشتی که لالهزاری بودهست
آلاله ز خون شهریاری بودهست
هر شاخ بنفشه کز زمین سر بَرزَد
خالیست که بر روی نگاری بودهست
یکی از مشکلات مصححین اینست که دخل و تصرف های دیگران را تصحیح کند که همیشه ابکی و ناشیانه است حالا حکایت شماهاست شعر فصیح بالا را به خیال خودتان ناقص میبینید و میخواهید بهترش کنید مثلا و نمونه های عوامانه دور از رسایی و شیوایی را ردیف میکنید یکی کاملا جفت پا میرود در وزن شعر ان دگر حشو قبیح صحن و تشبیه دشت به خون میکند و نه لاله - - دیگری چشم نخورده هرجا کمست گل هم میاورد نمی اندیشد که جای لاله زار در دشت است نه هرجا و سپس خوب لاله خون شهریار است گلی خانم هم حتما نامزد شهریار است با شهناز تهرونی امده پرسه شهریار -
دیگری دادام وای ال لاله یعنی لاله قرمز بعد ان لاله زار مصرع اول لاله هاش چه رنگی بودند یاردان قلی ؟
یکی از دوستان هم گفته این رباعی تقلید ناشیانه است بعد یک رباعی نوشته نمیدانم ان را به عنوان مثال نوشته از شعر خیام نوشته یا تقلید ناشیانه
اگر رباعیی که نوشته را تقلید ناشیانه میداند نظرش درست است اما مورد این سخن اینجا بیجا است اگر منظورش شعر بالا که گنجور نوشته باشد که
کلا خوب و بد از هم نمی شناسد نمیداند که تنها شاعر نادان و ناشی لب فرشته خو را به جو تشبیه میکند فکر کن لب یک انسان فرشته خوی زشت رو که اب ازش روان است چون فرشته خو حتما فرشته رو نیست شاید دیو روی فرشته خو باشد
حالا شماها مثلا اهل مطالعه هستید
نه نمیگویند هم مثلا فلان نسخه معتبر چنین ضبط کرده -خودشان در شعر شخصی خیام دست میبرند و در کنار خیام نظر میدهند که به نظرم اینجور بهتر بود
لامصبا شماها که از خیام و سعدی و حافظ ب و فردوسی هتر شعر میگویید چرا خودتان را به عنوان دستاوردهای بشری و اثار عتیقه ثبت جهانی نمیکنید یوقت ندزدنتون استعدادهای کم یاب
👏👏👏👏
موسیقی کلام شیوایی و رسایی شعر بالا با همین ضبط اگر حتی از خیام نباشد از بهترین نمونه های شعر فارسی درشیوایی و رسایی و تری اندیشه است
جان قِصه آن ماهِ سخنگو گوید
دل کامِ روان زان لب دِلجو جویَد
گر عکس رُخش بر چمن اُفتَد روزی
از خاک همه لاله خود رو روید
«رباعی از سلمان ساوجی»
رباعی از سلمان ساوجی در حاشیه بالا در رابطه با واژه لاله نوشته شده است.
سلام
گفتن چنین اشعاری چندا سخت نیست مهم آن ایده اولیه است که حکیم خیام بیان کرد. تقلید آسان است مثل این رباعی که اینجا می نویسم:
هر شاخه گلی که بر زمینی رُسته است
از لاله رخی و مه جبینی رُسته است
پا بر سر هر گل به حقارت ننهی
کان از سر خاک نازنینی رُسته است
سلام
این مسند و ملکی که بدست من و توست
در دست دوصد چون من و تو بوده نخست
اینها همه فرصت و امانت باشند
هان .تا نشوی غره بدین پایه ی سست
میدونم بی ربط بود ولی به ذهنم رسید گفتم بگم شاید خالی از لطف نباشه.