گنجور

رباعی شمارهٔ ۴۴

مهتاب به نور دامن شب بشکافت
می نوش دمی بهتر از این نتوان یافت
خوش باش و میندیش که مهتاب بسی
اندر سر خاک یک به یک خواهد تافت

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

خوانش ها

رباعی شمارهٔ ۴۴ به خوانش زهرا بهمنی
رباعی شمارهٔ ۴۴ به خوانش نازنین بازیان
رباعی شمارهٔ ۴۴ به خوانش علی قلندری
رباعی شمارهٔ ۴۴ به خوانش فاطمه زندی

آهنگ ها

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

"دیباچه (رهایی)"
با صدای همایون شجریان (آلبوم خداوندان اسرار)

حاشیه ها

1390/08/30 20:10
علامت سوال

راستش رو بخواید نظر دادن در مورد این دو بیتی خیلی سخته ولی چیزی که هست به نظر من خیام نمیدونه که بعد از مرگ برای هر انسانی چه اتفاقی می افته پس به ما پیشنهاد میکنه که عمرتون رو با شادی بگذرونید و نذارید غم و غصه بر شما چیره بشه

1394/01/30 01:03
بهرام مشهور

در اینجا خیّام قاطعانه دستور می دهد :
میاندیش که مهتاب بسی اندر سر خاک یک به یک خواهد تافت !

1395/10/15 01:01

Payman:
نور مهتاب به دل تاریکی شب نفوذ میکنه.
لذا باید نگران نبود و خوش بود و در لحظه زندگی کرد چرا که همانطور که مهتاب باید نور به خاک بتاباند،رحمت عام خداوند هم شامل حال همه ما خاکیان میشه.
پس ما را چه غم.
حال را دریاب.

1395/12/07 11:03
ATAA

بیت اولش منو یاد این شعر لری انداخت
سه چیه، قیمتیه، قَدرِس ندونی
شو مَه، فصل باهار، عهد جوونی

1395/12/07 11:03
ATAA

خوش باش و میندیش: فکر کردن خیلی از آدم انرژی میگیره پس باید به جا و به اندازه ازش استفاده کرد. خیلی از ماها همیشه درگیر فکر هستیم و اصطلاحا نشخوار ذهنی داریم یعنی افکار بیجهت و بیفایده و بی نتیجه. که باعث میشه از لحظه حال لذت نبریم.
مغز انسان روزانه حدود 300 کالری می‌سوزاند یعنی حدود 23% از انرژی بدن توسط مغز مصرف می‌شود. البته این مسئله بستگی زیادی به این دارد که ما روزانه چقدر فکر می‌کنیم.

1397/08/01 23:11
اسما

به نظر من خیام در این رباعی داره ترسش از مرگ رو بیان میکنه،که البته در دو مصراع اول روی شاد و بی خیال بودن تاکید میکنه ولی در بیت دوم به اون چیزی که خوشحالیشو به هم میزنه اشاره میکنه،مهتاب روی خاک یا همون مرگ.یعنی هرچقدر سعی میکنه خوشحال باشه بازم ترسی که از مرگ داره به سراغش میاد و اینجا در واقع داره خودشو نصیحت میکنه که سعی کن به مرگ فکر نکنی.

1398/09/30 12:11
مهرداد پارسا

آفرین اسما! نکته لطیفی را متوجه شدی.
خیام بیش از هر کس دیگری به شادی و مستی متوجه است چون بیش از هر کس دیگری به مرگ و سرنوشت تراژیک هستی آگاه است.
شادی زیاد او اثر مستقیم رنج بی حد و حصر آگاهانه او است!

1399/04/02 23:07
احمد نیکو

مهتاب به نور دامن شب بشکافت
دریاب دمی خوشتر از این نتوان یافت
خوش باش و میندیش که مهتاب بسی
اندر سر گور یک به یک خواهد تافت

1399/08/23 12:10
مهدی

چون عهده نمی‌شود کسی فردا را
حالی خوش دار این دل پر سودا را
می نوش به ماهتاب ای ماه که ماه
بسیار بتابد و نیابد ما را

1400/12/06 23:03
حبیب شاکر

سلام بر یاران همراه 

شب باده نور از خم مهتاب بنوشید 

دیبای پر از پولک استاره بپوشید 

می نوش و بنوشان که بسی ماه ببیند 

کز خاک دو چشم من و تو چشمه بجوشید 

سپاس

 

 

1403/05/31 02:07
علی بینا

شاید بشه گفت در مصرع اول، شکافتن شب توسط مهتاب خبر از اومدن مرگه (پیر شدن انسان)

اما خیام در مصرع دوم طبق معمول میگه عیبی نداره بازم راه چاره می خوردنه

در بیت دوم هم میگه به مردن فکر نکن که همه آخرش می میرن