گنجور

رباعی شمارهٔ ۳۹

فصل گل و طرف جویبار و لب کشت
با یک دو سه اهل و لعبتی حور‌سرشت
پیش آر قدح که باده‌نوشان صبوح
آسوده ز مسجد‌ند و فارغ ز کنشت

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

خوانش ها

رباعی شمارهٔ ۳۹ به خوانش داوود ملک زاده
رباعی شمارهٔ ۳۹ به خوانش زهرا بهمنی
رباعی شمارهٔ ۳۹ به خوانش نازنین بازیان
رباعی شمارهٔ ۳۹ به خوانش علی قلندری

حاشیه ها

1387/03/25 10:05
فرهاد

اانسان در میماند از زیبایی و روانی بیان و در عین حال چر معنی بودن شعر که نشان از عمق درک شاعر از مفهوم زندگی دارد. و صد البته شجاعتی که آن رمز را به این آشکاری بیان کند.

1392/02/26 14:04
امین کیخا

خیام البته از می انگور سروده ولی اگر بخواهید بیشتر از او بدانید اول کتاب نوروزنامه رابخوانید او ناگروا نیست ازرم واحترام پیامبر را بجای اورده است ولی او حکیم است و حکیمان را ما ارزیاب نیستیم ما کسی نیستیم حکیمان را حکیمان ارزیابند

1392/02/16 23:05
امین کیخا

طرف به معنی کنار ریشه عربی دارد اما طرف به معنی کمربند و همیان فارسی است مثل طرف بر بستن که یعنی همیان به کمر بربستن

1392/05/01 23:08
حاجیکلایی

با درود به سروران عزیز
حیفم اومد این شعر عطار را برای دوستان عزیزم نگدارم:
ره میخانه و مسجد کدام است
که هر دو بر من مسکین حرام است
ورای مسجد و میخانه راهیست
بجویید ای عزیزان کین کدام است

1393/03/26 00:05
فرهاد

با درود
رهی جز کعبه و بتخانه می پویم که می بینم
گروهی بت پرست اینجا ومشتی خود پرست انجا
به گمانم از مولانا باشد

1394/01/30 00:03
بهرام مشهور

در بیشتر اشعار نابغه ای همچون خیّام ملاحظه می کنیم همواره مسجد و کنشت را کنار هم آورده گویا می خواهد از راز مشابهات این دو نکته ها باز گوید ؟

1397/10/26 00:12
مهران

فصل گل و طرف جویبارو لب کشت
با یک دو سه اهل و لعبتی حور سرشت
عجب جرگه باحالی:دم همه گل بازا گرم

1398/12/29 15:02
احمد نیکو

فصل گل و طرف جویبار و لب کشت
با یک دو سه تازه لعبتی حور سرشت

1400/12/01 14:03
حبیب شاکر

سلام بر ادب دوستان گرام

هنگام بهار و سبزه زار و لب کشت

همراه عزیز همدل و نیک سرشت

پیش آر می و بر آر گلبانگ صبوح

بی دغدغه بیش و کم و خوبی و زشت

تشکر

1401/05/21 23:08
امین کرمی

جوی آب و می ناب و دختر نیکو سرشت

 ای به تخمم که نرفتم به بهشت 

ایرج میرزا خیلی خلاصه منظور جناب خیام رو رسوندن