رباعی شمارهٔ ۱۷۷
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
رباعی شمارهٔ ۱۷۷ به خوانش داوود ملک زاده
رباعی شمارهٔ ۱۷۷ به خوانش زهرا بهمنی
رباعی شمارهٔ ۱۷۷ به خوانش نازنین بازیان
رباعی شمارهٔ ۱۷۷ به خوانش علی قلندری
حاشیه ها
تا چند کنی با گل مردم خواری درست است یعنی تا چقدر دیگر می خواهی با گل مردم بی احترامی بکنی
تا چند کنی بر دل مردم خواری
در اینجا خیام به کوزه گر اعتراض میکند. ولی متاسفانه کار کوزه گر همین است و معشیتش از همین کار میگذرد.
تصحیح: تا چند کنی بر گل مردم خواری.
سلام
دوستان محبت کنند اگر امکانش هست معنی رباعی را بفرمایید.
متن بیت اول:
ای کوزه گرا بکوش اگر هشیاری
تا چند کنی برگل آدم خواری
به نظرم معنی رباعی باید این باشد
هان ای کوزه گر هوشیار باش، چقدر می خواهی با گل مردمی که وجودشان به خاک تبدیل شده والان دردستان تو قرار دارد وبرچرخ کوزه گری اینها رافرم میدهی،تعدی وگستاخی کنی؟ مواظب باش با احترام با گل وجودی پادشاهانی چون فریدون وکیخسرو(هردومحبوبند) رفتارکنی.یعنی ما هرجا پا بگذاریم البته می تواند زیرپایمان خاک وجودی هزاران نفرباشد وشاید مخلوطی ازگل پادشاهان بزرگ ایران باشد.
ابوالعلا معری گوید: صاح هذی قبورنا تملا الرحب/فاین القبور من عهد عاد
خفف الوط مااظن ادیم ال/ارض الا من هذه الاجساد
معنی ای دوست من/صاح مخف یا صاحبی است منادای مرخم است
ای دوست من اینها قبرهای ماست، پس قبرهای مردم روزگاران قوم عاد کجاست؟
آهسته پا برزمین بگذار، زیرا سفره روی زمین چیزی جز این جسدهای انسانها نیست
والبته این شعر ابوالعلا یاد آور رباعی خیام بزرگ است.
هرسبزه که برکنارجویی رسته ست
گویی زلب فرشته خویی رسته ست
پا برسرسبزه، تا ، به خواری ننهی
کاین سبزه زخاک لاله رویی رسته ست
احمدرضانظری چروده هیئت علمی دانشگاه
سلام بر دوستان عزیز
ظاهر نبود ملاک بد یا خوبش
من کرده ام اعتماد و خوردم چوبش
هر خال و خط خوش ننوازی شاید
ماری است،سنگ به سر می کوبش
سپاس از همه همراهان