گنجور

رباعی شمارهٔ ۱۵۹

از کوزه‌گری کوزه خریدم باری
آن کوزه سخن گفت ز هر اسراری
شاهی بودم که جام زرینم بود
اکنون شده‌ام کوزه هر خماری

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از کوزه‌گری کوزه خریدم باری
آن کوزه سخن گفت ز هر اسراری
هوش مصنوعی: روزی از یک کوزه‌گر کوزه‌ای خریدم و آن کوزه شروع به سخن گفتن کرد و از تمامی رازها و اسرار آگاه شد.
شاهی بودم که جام زرینم بود
اکنون شده‌ام کوزه هر خماری
هوش مصنوعی: در گذشته، من فردی بزرگ و با مقام عالی بودم که از جام طلایی بهره‌مند بودم، اما حالا به جایی رسیده‌ام که همچون کوزه‌ای معمولی و بی‌ارزش در دست هر کسی قرار گرفته‌ام.

خوانش ها

رباعی شمارهٔ ۱۵۹ به خوانش زهرا بهمنی
رباعی شمارهٔ ۱۵۹ به خوانش داوود ملک زاده
رباعی شمارهٔ ۱۵۹ به خوانش نازنین بازیان
رباعی شمارهٔ ۱۵۹ به خوانش علی قلندری

حاشیه ها

1398/07/17 16:10
حسن آقا

شاهی بودم که جام زرینم بود یعنی چی از لحاظ دستورومعنا

1398/07/17 16:10
حسن آقا

معنی مصرع سوم

1398/11/27 18:01
بی نام

جناب حسن آقا من در حد و اندازه دانش و برداشت خودم معنی این بیت و میگم
«شاهی بودم ک جام زرینم بود»
؛ میگه من شاهی بودم ک حتی جام می من از طلا بود...
اکنون شده ام...
ولی حالا کوزه ای شدم که در دست هر میخاره ای وجود داره
...
با سپاس

1403/05/16 12:08
حبیب شاکر

سلام بر یاران 

یاران همه رفته اند و من جا ماندم 

بی همدل و همزبان و هم پا ماندم 

افسوس که بین آشنایانی چند 

بی نقطه اشتراک تنها ماندم

سپاس از همراهان همیشگی