رباعی شمارهٔ ۱۴۸
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
رباعی شمارهٔ ۱۴۸ به خوانش داوود ملک زاده
رباعی شمارهٔ ۱۴۸ به خوانش زهرا بهمنی
رباعی شمارهٔ ۱۴۸ به خوانش نازنین بازیان
رباعی شمارهٔ ۱۴۸ به خوانش علی قلندری
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
اکثر پند و اندرز های حکیم در جهت خودسازی انسانیست بدون قید و بند ،همچون آزاده ،او میداند که از یک نقطه بی نهایت خط میگذرد و همه خطوط به سمت رهایی انسان از قید و بند هست ،بر کس مپسند انچه تو را نیست پسند ،اما چاشنییه ماندگاری آثارش زیبایی در حد اعلاست ،دو خط از یک نقطه مشترک مرکزی اگر چه در خلاف هم هستند اما منکر هم نمیشوند و با هم برخورد هم ندارند ،حق نداریم شادی کسی را به غم بدل کنیم ،حال خوش خود را کسی مخدوش نمیکنه ،همه این خطوط بایستی راست باشند و تنها مستی است که عقل را از پای اندیشه باز میکنه ،به انسانیت رسیدن تکلیف انسان هست ،خیام مرد آزاده رها شده در فضای بیکران هستی هست ،روحش شاد.
چقدر از این چهارپاره خوشم می آید.
عبارت درست مصراع سوم چنین است :
در دهر که داند که چه خواهد بودن ؟
میتوان ازین ترکیب بندی دل شادرا به غم فرسودن چنین برداشت کرد که خیام هم چون حضرت مولانا به ذات درخشنده و بخشنده و باشنده و زیباپسند و طالب شادی دل آدمی معتقدبوده است (دل غم نخورد غذاش غم نیست
طوطیست دل و عجب شکرخاست)و این نگرش در بسیاری از اشارات عرفانی مذاهب شرقی نیز بوضوح دیده می شود.
سلام بر دوستان.
جانا غم بیش و کم مخور بیهوده
جان و تن خود مکن ز غم فرسوده
امروز مکن تلخ بخود چون فردا
شاید نبود هر آنکه در دی بوده
سپاس از همه گرامیان