رباعی شمارهٔ ۱۳۳
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
رباعی شمارهٔ ۱۳۳ به خوانش داوود ملک زاده
رباعی شمارهٔ ۱۳۳ به خوانش زهرا بهمنی
رباعی شمارهٔ ۱۳۳ به خوانش علی قلندری
حاشیه ها
از ناگه لغت زیبای ناگهایند را ساخته اند که معنی اورژانسی می دهد و فوری .
حکیم در این رباعی به تناسخ اشاره کرده است همان مرده و زنده شدن ما در زمان های مختلف است که خود بی خبریم
دوستان سلام ،معنی مصرع سوم برام سنگینه ،لطفا ،کارک ؟؟؟
جناب مارشال،
«کارک» ترکیبی از از واژه «کار» و شانه تصغیر و کوجکی »ک» در انتهای آن است. مثل واژه «پسرک» که برای پسربچه بکار می رود.
اینجا «کارک» بکار رفته تا نشان بدهد که تمام امور و احوالاتی که در دنیا بر آدمی می گذرد کوچک است. نوعی کنایه کوچک بودن کارها و گذارا بودن آنها.
به به چقدر زیبا انسان غافل و مغرور و مست زر و سیم و قدرت و هوشیار به کار دنیا رو به تصویر کشیده که ناگه اجل از کمین برآید که منم و آن من من کردنهای او را با خود به زیر خاک میبرد.درود بر خیام.
درود به همه عزیزان
معنی که من برای این رباعی خیام یافتم اینه
هر از چند سالی یکی پیدا میشه که میگه منم و فلان و پیسار ..یعنی خیلی منم منم میکنه ..با نعمت خیلی زیادی که داره و با اون طلا و نقره ای که به دست آورده منم منم میکنه .. درست زمانیکه کارک او یعنی کار کوچیک اون نظم و نظامی میگیره یعنی به جورایی رو غلط میوفته و به کام دلش میرسه . یکهو اجل از کمینش درمیاد و میگه منم!
مصرع اول اینگونه صحیح است:
هر چند یکی ، بکی برآید که منم
و معنای آن این است:
هر چند سال یکبار یا هر چند ماه یکبار ، یک نفر با ادعای کسی بودن ظاهر میگردد
هر یک چندی یکی برآید که منم
با نعمت و با سیم و زر آید که منم
چون کارک او نظام گیرد روزی
ناگه اجل از کمین درآید که منم
سلام بر همسفران
هردم ز معلم و پدر یا مادر
خوردیم به خردی لگد و چوب تر
دوران شباب هم به حسرت شد طی
با پیری مان درد و اجل شدهمسر (همبر)
سپاس از همه دوستان