گنجور

رباعی شمارهٔ ۱۳۰

ماییم که اصل شادی و کان غمیم
سرمایهٔ دادیم و نهاد ستمیم
پستیم و بلندیم و کمالیم و کمیم
آئینهٔ زنگ خورده و جام جمیم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ماییم که اصل شادی و کان غمیم
سرمایهٔ دادیم و نهاد ستمیم
ما هستیم که اصل و منبع شادی و معدن غم هستیم، ما هستیم که بنیاد عدالت و نهاد ستم هستیم. (کان‌: معدن)
پستیم و بلندیم و کمالیم و کمیم
آئینهٔ زنگ خورده و جام جمیم
پایین و بالا هستیم، نقص و کمال هستیم؛ مانند آینه زنگ‌خورده‌، نادان و نابینا هستیم و مثل جام جمشید‌، دانا و بینا هستیم‌. (در گذشته آینه‌ها را از فلز می‌ساخته‌اند در اینجا نادانی و جهل آدمی به آینه‌ای زنگ‌خورده تشبیه شده است)

خوانش ها

رباعی شمارهٔ ۱۳۰ به خوانش داوود ملک زاده
رباعی شمارهٔ ۱۳۰ به خوانش زهرا بهمنی
رباعی شمارهٔ ۱۳۰ به خوانش نازنین بازیان
رباعی شمارهٔ ۱۳۰ به خوانش علی قلندری
رباعی شمارهٔ ۱۳۰ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1391/02/28 04:04
مجید

خیام چقد زیبا و بجا از کلمات استفاده کردی!
واقعا این ما هستیم که رنگ می کنیم دنیا و احساس رو
چرا از این و آن بدانیم؟

1391/02/19 12:05
بهرام مشهور

خیّام به نکته ای اشاره نموده که روانشناسان در نیمۀ دوّم قرن بیستم بدان رسیدند و آن این که خوشبختی یا بدبختی در درون انسان و در ذهن اوست نه در خارج از وجود آدمی

1392/04/08 14:07
شکوه

تقابل آیینه زنگ خورده و جام جم واقعا زیباست

1393/01/20 22:04
فرهاد

خیام بسیار مدرن فکر میکرده است ... هزار سال جلوتر از زمان خود!

1397/02/04 14:05
مهدی

خیام، این اَبر مرد تاریخ و فرهنگ ایران زمین به زیباترین شکل ممکن مشکل بنیادین جوامع بشری را بیان داشته است، و آن اینکه سرچشمه تمامی نیکویی ها یا پلیدی ها، غم ها یا شادی ها و بدبختی و خوشبختی ها در وجود ماست و این به نوع نگرش ما بستگی دارد.
اندر پی جام جم جهان پیمودم روزی ننشتم و شبی نغنودم
زاستاد چو وصف جام بشنودم آن جام جهان نمای جم من بودم

1397/10/23 20:12
سعید

کاش آنقدر سواد داشتم که معنی رباعیات خیام رو بدونم

1397/10/26 00:12
حمید رضا۴

بقول استادی برای بجوش آوردن آب درون یک کتریِ نشسته بر اجاقی خاموش، اگر یک میلیون انسان بر گرد آن دعا بگویند، خدای را ستایش کنند، مراقبه و رقص سماء کنند، شیون کنان بر سر و سینه خود بکوبند و حتی دیگران را قربانی کنند، آب بجوش نخواهد آمد که نخواهد.
کافیست یک نفر عقل خود را بدرستی بکار گیرد و گاز زیر کتری را شعله ور کند!
آری، مائیم که قرن هاست عقل خود و نیز روش، شیوه و قوانین زندگیمان را به مذهب و مکتب و عرفان…. داده ایم و درمانده ایم که چرا غمگینیم، چرا اینقدر بی عدالتی و ستم دورمان را گرفته، چرا تا این حد کم و پستیم و مانند آئینه زنگ خورده شکسته… گویی فرصتی برای عاشق یکدیگر شدن و عاشق این هستی شدن نمانده.
تنها مائیم که توان تغییر آن را داریم!

1398/11/08 01:02
حسین ش

حمید رضا دوستت چقدر زیبا گفته. بسیار عالیه

1399/03/04 16:06
حبیب قربانی

اندیشه ی اجتماعی موجود در این رباعی، قرن ها طول کشید که توسط دانشمندان غربی در قالب نظریه ارائه شود. داد و دادگستری از وظایف اولیه ی حکومت ها محسوب می شود که بدون قدرت، اجرای آن امکان پذیر نیست. در طول تاریخ زندگی بشر، حاکم رشه ی قدرت خود را به نیروهای ماوراءالطبیعه، خورشید و ستارگان و یا خدا نسبت می دادند. در صورتی که خیام در این رباعی به سادگی بیان می کند که مردم، سرچشمه ی قدرت هایی هستند که دادگستری و یا ستمگری می کنند.

1399/09/11 19:12
مصیب

کنایه از آیینه ی زنگ خورده از جیست

1404/01/22 00:03
Arsina Ansari

 آینه ای که حقیقت ندارد مثل دنیای ما ظاهریست و ما ظاهری ریاح کار 

1399/09/14 16:12
مصیب

کسی نمی گه جواب سوال منو

1402/02/21 01:04
حبیب شاکر

باسلام

منظور اینه که باوجودیکه پیر شدم و سالخورده و مانند آیینه زنگ زده ولی در اثر تجربیات حاصل از گذر زمان مانند جام جم منشا آگاهی و دانایی ام .تضاد را مطرح میکنه

1404/01/22 00:03
Arsina Ansari

هیچکسی پاکی خود را چنین زنگ زده نمی ییند و شاعر جهان ما را دروغ ریا می بیند

خیلی ساده فاش کرده که از این همه بزرگی و حتی کمال در آینه که ربطش داده جام جمع و جام همان واقعیت زندگی جام واقعیت و می کلام است و کسی که از حقیقت بگوید می رو استفاده می کنه 

1399/09/14 18:12
nabavar

گرامی مصیب
آئینهٔ زنگ خورده و جام جمیم
همه ی این رباعی حکایتی از وجود انسان است که تمام تضاد های درونی اش در رفتار و روحیاتش اثر گذار است.
در مصرع آخر هم به این تضاد اشاره دارد که هم کدورتی چون آیینه ی زنگار زده داریم و هم چون جام جم [جام کیخسرو} روشن و جهان نمائیم
همه چیز از خود ماست، شادی و غم، و ،،،،،،،

1399/09/15 11:12
مصیب

ممنون کنایه ی زیبایی است من منظورش را اینگونه فهمیدم : زنگ خورده رو میشه زخم در نظر گرفت و چون آینه زنگ نمی زنه میشه گفت کدورت قدیمی داریم اما با این حال جام جمیم

1402/06/15 01:09
فرهود

در گذشته آیینه را از فلز می‌ساخته‌اند بنابراین زنگ می‌زده است. 

 

1404/01/22 00:03
Arsina Ansari

اخه چر ربطی داره آینه و پاکی نشان از ذات ماست و شما هرچقدر  هم بگی من خوبم یا هرچیزی اما در باطن دروغی در کار نیست و هرچه بشی برای خود فاش می شوی 

در بیت دوم از این همه پستی و بلندی خودشم بالا تر از همه میبینه ولی کمیت ما و اینکه  به تنهای از خود هویت نداریم 

1399/12/01 08:03
Sina

در این رباعی، چهار متضاد هر کدام در یک مصراع وجود دارد 1- شادی و غم 2- مهربانی و ستمگری 3- کمال و پستی 4- کدری و شفافیت.
در آینه زنگ خورده، نمی‌شود چیزی را دید. بر عکس در جام جم، تمامی رموز عالم پیداست. هر انسانی هر دو تضاد را در نهاد خود دارد و میتواند این باشد یا آن.

1399/12/20 00:03
Esmaeili

حمید رضا 4 خیلی خوب گفت

1402/04/04 23:07
حبیب شاکر

سلام بر سروران سرافراز 

سنگ است نه دل،دلی که در او غم نیست 

زیر و زبر و درد و دوا بی هم نیست 

با خاک اگر آب به هر جا گردد 

بی عشق عجین،خشت بود آدم نیست 

سپاس از همه سروران

1403/03/14 23:06
سعید سلطانی

چقدر عمق وجود گرایی را میشود در این رباعی یافت به جهانی بی کران از هستی گرایی و ترکیب آن با وجود گرایی که البته در فلسفه غرب به اشتباه هردو در منظومه فلسفه اگزیستانسیالیسم قرار می‌گیرد اما اینجا خیام این فلسفه رو به دو نیم تقسیم کرده و صد البته با به کار گیری متافیزیک همواری که دارد و هیچ گرایی ، ذره گرایی هم میشود در خیام یافت کرد