رباعی شمارهٔ ۱۰۹
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
رباعی شمارهٔ ۱۰۹ به خوانش داوود ملک زاده
رباعی شمارهٔ ۱۰۹ به خوانش محمد علی قدمیاری
رباعی شمارهٔ ۱۰۹ به خوانش زهرا بهمنی
رباعی شمارهٔ ۱۰۹ به خوانش نازنین بازیان
رباعی شمارهٔ ۱۰۹ به خوانش علی قلندری
رباعی شمارهٔ ۱۰۹ به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
در بیت آخر:
بسیار مخور ورد مگو فاش مساز
---
پاسخ: ضبط فروغی همین است (و رد مکن) که مسلماً از لحاظ وزنی غلط است، اگر دوستان میتوانند ضبط حاضر را توجیه کنند یا بدل مستندی ارائه کنند بفرمایند تا تصحیح شود.
این احتمال وجود دارد که «وِرد» صحیح باشد . وِرد = زیاده روی در گفتار
گر باده خوری تو با خردمندان خور یا با صنمی لاله رخی خندان خور
بسیار مخور، وِرد مکن ، فاش مساز اندک خور و گه گه خور و پنهان خور
توفیقتان افزون
گر باده خوری تو با خردمندان خور
یا با صنمی لاله رخی خندان خور
بسیار مخور رد مکن فاش نساز
اندک خور و گه گاه خور و پنهان خور
رد مکن در تائید و تکمیل کلمه بسیار نخوردن آمده و به معنی دست رد نزدن به دست ساقی آمده است یعنی در اندازه ای بخور که می توانی.....
باده همان شراب است و ازاینرو باده نام گرفته که غرورمیدهد از ترکیبات باده باده خسروانی زیباست که باده ای بوده که سلاطین و بزرگان میخورده اند که خردمندان هم جز بزرگانند و دیگر ترکیب باده پخته است یعنی باده ای که در اثر جوشاندن دوسومش تبخیر میشده و یک سومش در ظرف میمانده وگویا گیراییش زیاد میشده مانند شیره تریاق در مقابل خود تریاق و ودر برابر باده پخته باده خام را داریم که جوان بوده و ناپخته جالب است که در یکی از 4 مذهب سنی خوردن باده خام حرام نیست
سیکی و سهبا هم جالب اند سیکی می پرمایه و گیرا بوده و سهبا شراب روشن یا شراب سفید
سیکی یعنی یک سوم از چیزی گویا روشی بوده در امودن باده .
شاید همان شراب مثلث بوده یا شراب جمهوری
به نظر هم به لحاظ وزنی و هم معنایی این طور درست باشه:
بسیار مخور، رد مکن و فاش مساز
رد مکن دراینجا به معنی اصلا نخوردن است ومیگوید بخور ولی کسی متوجه نشود وخئردنت را بر ملا نسازوبین خودت وخدا باشد
سلام خدمت استادان گرامی.
به نظر من منظور شاعر از "رد مکن" یعنی "زیاده روی" نکن. چون در ابتدا میگه یا با خردمندان خور یا با صنمی لاله رخی خندان خور. که نگه داشتن احترام هر دوی آنها بسیار اهمیت دارد. به همین خاطر بعدش میگه بسیار مخور و رد مکن( یعنی از حد مجاز رد نشو تا از خود بیخود شوی و ناخواسته به آنها بی احترامی کنی و بعدا پشیمان شوی) و منظور از فاش مساز هم یعنی حرفهایی رو که نباید در پیش آنها بزنی, بر زبان اوری. در کل منظور شاعر روشنه. میگه اگه هوس خوردن می رو داری با چه کسایی بخور و موقع خوردن مواظب باش زیاده روی نکنی تا ناخواسته کاری انجام بدی که دیگه از روی شرمندگی نتونی یکباره دیگه با آنها می بخوری. در آخر هم واضح اشاره کرده. گهگاه و پنهان خور .
ممنونم که به حرفهام گوش دادین. اگه اشتباهی گفتم ممنون میشم کسی صحیح اش رو واسمون بگه. یا علی
بنام دادار جان ها ، درود بر یاران همراه و جانسپاس از خیام دوستانان والا
مضمون این رباعی عالی و حکیمانه است سخنی از جنس سخن پر حکمت خیام نیشابوری است ...
اگر مصرع سوم و مورد بحث بصورت :
بسیار مخور و َ رد مکن فاش مساز ،
به نظر می رسد با تاکید بر حرف "و" یعنی " و َ " خوانده شود ، وزن مصرع نیز قابل قبول می شود. بسیار مخور (افراط در خوردن می مورد نکوهش همگان است ! ) و َ رد مکن (که این از ادب است بویژه اگر قرار هست با خردمندی باشی) ، فاش مساز (یعنی رازدار باش حتی اینگونه می خوردن را نمی پسندند و برایت مشکل درست می کنند).
با این حال خواندن این مصرع مذکور بصورت :
بسیار مخور ، رد مکن و فاش مساز ،
گرچه در منبعی نیامده است ، هم وزن کاملی دارد و هم همان معنی را حفظ می کند. با تقدیم ارادت.
درود بر خیام دوستان گرامی
در این رباعی اصطلاح "ورد مکن" به کار رفته است که اصطلاحی است کهن. "ورد" به معنای "عادت" است و "ورد مکن" یعنی "عادت نکن".
میگوید: بسیار نخور و عادت نکن و آشکارا هم نخور...
در کتاب "نور العلوم" که سخنان ابوالحسن خرقانی است آمده است: "ورد جوانمردان اندوه است که به هیچ وجه در دو جهان نگنجد..." در اینجا هم "ورد" یعنی "عادت".
به نظر بنده عمق این رباعی رو باید بررسی کرد.
همه ما میدونیم که باده خود آگاه انسان رو مهو و نا خداگاه انسان رو رو میکنه! فکر نمیکنم منظور خیام انقدر ساده لوحانه و عامیانه باشه که وقتی مشروب میخوری پیش فلانی بخور یا کم بخور یا زیاد !!
فکر نمیکنم منظور خیام از باده، الکل یا هر چیز مست کننده ی سطحی ای باشه!!
ممنون از مدیریت سایت
شما (سعید) عمق معنایی را که از شعر خیام فهمیده اید بیان کنید، دیگر دیگران را ساده لوح و عامه خطاب کردن چیست؟!
اگر کسی اندک آشنایی با ادبیات داشته باشد میداند که باید با ادب و نزاکت سخن بگوید. در این شعر اصطلاح کهنی به کار رفته است و آن هم «ورد مکن» است که در شعر اشتباه نوشته شده است. اینکه خیام شراب نوشیده یا ننوشیده را دیگر کسی نمیداند. اگر بد است شما ننوشید.
در ضمن سعید جان «محو» درست است نه «مهو».
با درود به همه دوستان.
به نظر من هم، وِرد مکن صحیح هستش.
و منظور حکیم خیام فکر کنم اینه: کاری نکن بشی ورد زبان مردم!
زیاد نخور، تابلو میشی، خودتو ورد زبان مردم نکن.
با سپاس از همه شما عزیزان.
بسیار مخور رد مکن و فاش نساز
احتمالا بعد از مکن واو از قلم افتاده چون دوتا مکث بعد از کلمات ترکیبی اونم توی شعر جالب نیست
از نظر بنده رد مکن درسته
ما حتی روایت داریم که اگه روزه هم بودی (روزه ی مستحب) اگر کسی چیزی بهت تعارف کرد دستشو رد نکن و بخور روزه ات هم باطل نمیشه
بسیار مخور، وِرد مکن و فاش مساز
اندک خور و گه گاه خور و پنهان خور
یه معنی دیگه هم که به ذهنم میرسه اینه که اگه دقت کنید عبارات مصرع اول این بیت مترادف عبارات مصرع دوم هستن:
بسیار مخور مترادفش میشه اندک خور!
وِرد یعنی یه چیزی رو مدام تکرار کردن، بنابراین وِرد مکن یعنی زیاد تکرار نکن، منظور اینه هر روز هر روز باده نخور، و مترادفش تو مصرع دوم میشه گه گاه خور!
عبارت سوم فاش مساز هست که مترادفش تو مصرع دوم میشه پنهان خور!
در پناه ایزد دانا.
سلام بنظر بنده این رباعی به دلیل نداشتن ارتباط معنایی با سایر رباعی های نسبت داده شده به خیام از او نیست و دارای تضاد با پس زمینه ذهنی خیام است.
چرا؟
چون در مصرع پایانه رباعی گقت شده اندک خور و گهگاه خور و پنهان خور (معنی:مستی و باده خوردن خود را پنهان کن)در صورتی که خیام در سایر رباعی ها به وضوح از می نوشیدن و مستی سخن میگوید.
و خیام در این رباعی از واژه باده استفاده کرده است که میتواند در این رباعی برای نشان دادن منظور به می زمینی باشد که در این صورت هم این رباعی با تضاد ظاهری که با سایر رباعی ها خواهد داشت میتواند خواننده را در مورد سایر رباعی ها هم به شک بیاندازد و من چنین کاری را از خیام بعید دانست و نظر خود را مبنی بر عدم سرایش این رباعی توسط خیام اعلام میدارم.
بسیار مخور و رد مکن فاش مساز .
اگر اشتباه نکنم در اینجا منظور از رد مکن یعنی تلوتلو راه رفتن زمانی که در خوردن می زیاد روی می شود و نمی توان به صورت درست راه رفتن
عرض ادب
ابتدا به ساکن لازم میدانم آرایه ادبی [لف و نشر مرتب] را خدمت عزیزان
«یادآوری»
کنم:
در اصطلاح علم بدیع، لف و نشر عبارت از این است که یک یا چند واژه در قسمتی از سخن (عموماً مصراع، یا بیت) ذکر میشود و در قسمت بعدی (مصراع یا بیت بعدی) واژگان مربوط به آنها آورده میشود، به نحوی که میتوان دو به دو این واژهها را به هم مربوط کرد.به کلماتی که ابتدا ذکر میشود لف، و کلماتی که به آنها مربوط میشود، نشر میگویند.
«لف» در لغت به معنای پیچیدن و تا کردن است و «نشر» به معنای باز کردن و گستردن.
مصراع اول بیت دوم ~ مصراع دوم بیت دوم
:
بسیار مخور ~ اندک خور
وِرد مکن ~ گهگاه خور
فاش مساز ~ پنهان خور
ورد:
(و) [ ع. ] (اِ.)
جزیی از قرآن که انسان هر روز و هر شب بخواند. ج. اوراد.
(فرهنگ معین)
ورد مجازاً ذکری یا فعلی که دائما تکرار میشود...
با توجه به مطالب فوق اظهر من الشمسست که خوانش صحیح بیت بدین گونه میباشد:
بسیار مخور، وِرد مکن فاش مساز
اندک خور و گهگاه خور و پنهان خور
بیت دوم:هرمصراع سه جمله است به طریق تضاد مقابل هم. بسیار مخور مقابل اندک خور. وِرد مکن مقابل گه گاه خور. فاش مساز مقابل پنهان خور. و در غیاث اللغات ورد را کار هر روزه دائمی نوشته است.
باعرض سلام خدمت دوستان با احترام به نظر عزیزان ب نظر اینجانب.نباید زیاد هم در معنی .سخت بگیریم و آن را برای خودمون تار کنیم شعر بسیار واضح هستش.استدلال بنده این هست که چون در زمان های قدیم جادوگری و جادوگر بازی رواج زیادی داشته و دانشمندان و بزرگان آن زمان مانند حکیم عمر خیام با این گونه خرافه ها سر ناسازگاری داشتند و ورد گفتن یا ورد کردن به استنباط حکیم عمر خیام یعنی بیهوده گفتن یا هذیان گفتن است . بسیار مخور(ورد)هذیان مگو فاش مساز یهنی بکسی نگو می میخوری.ممنون از شما عزیزان
ورد زبان : چیزی را پیوسته بر زبان آوردن و گفتن(ناظم الاطباء)
بسیار مخور ، ورد مکن (سخن مگو ) فاش مساز
در رباعیات خیام از کلمه شراب یا می یا باده فقط یک مرتبه در هر رباعی استفاده شده . در تعدادی از رباعیات منتسب به خیام که جذابیت خاص خود را دارند در هر رباعی 2 یا 3 مرتبه از کلمات شراب ،می و باده استفاده شده است. برای نمونه مصرع اول ۳ رباعی از آنها نوشته شده
1_چندان بخورم شراب کاین بوی شراب
2-با اینکه شراب پردهٔ ما بدرید
3_یک جام شراب صد دل و دین ارزد
در بیت آخر اگر دقت کنیم ،مصرع اول و دوم هرکلمه در مقابل متضادش اومده ،بسیار در مصرع اول اندک در مصرع دوم، وِرد مصرع اول گه گاه مصرع دوم،فاش مصرع اول پنهان مصرع دوم پس وِرد به معنای عادت درسته، بسیار مخور وِرد مکن فاش مساز
| | |
اندک خور و گهگاه خور و پنهان خور
خندان اشاره به دایی
گر باده خوری تو با خردمندان خور یا با صنمی لاله رخی خندان خور
بسیار مخور،ورد مکن،فاش مساز اندک خور و گهگه خور و پنهان خور
دوستان کلمه گه گاه رو هر جور که بخونیم به وزن این شعر نمیخونه
به نظر گهگه خوانا تر میاد
این احتمال هست که دلیل مشاهده ی اینگونه مشکلات در خوانش اشعار گذشت زمان و تغییر رسم الخط باشه؟
با خوندن این رباعی یاد رساله ی ضیافت افلاطون می افتم!
درود به تمامی دوستان
بسیار از خواندن نظرات شما فیض بردم .نظر شخصی من بر مبنای داستانی است که قبلاً شنیدم.
در قدیم در مجالس شراب خواری ،ساقی برای هر کسی که پیمانه ای بهش میداده یه علامت یا خطی روی چوب براش میکشیده تا بدونه و آمار داشته باشه که به کی ،چند پیمانه داده.ساقی کهنه کار و کار بلد ، از ظاهر هر شخصی میدونه که چه کسی بسشه و کدوم یکی هنوز جا داره که به دستش پیمانه بده.از اونجایی که شراب قدیم شراب نابی بوده ،هر کسی که هفت خط رو طی میکرده خیلی کار درست بوده.حالا در این بین بعضی افراد با نوشیدن 3 یا 4 پیمانه به مستی کامل میرسیدن و گنجایش بیشتر رو نداشتن.خوردن بیشتر یعنی «رد کردن» از حد مجاز
شاید منظور حضرت خیام همین رد نکردن از حد مجاز باشه.
پیروز باشید
با خردمندان خوردن باده ، رازداری و فاش نکردن اسرار، کم خوردن و گه گاه خوردن و پنهان خوردن همگی قرائن عرفانی بودن این رباعی هستن.
حافظ در جایی می گه: روز در کسب هنر کوش که می خوردن روز/دل چون آینه در زنگ ظلام اندازد
و در جایی: پنهان خورید باده که تعزیر می کنند
در این شعر از حافظ کلمه (وِرد) بکار رفته است.
هرگنج سعادت که خدا داد به حافظ
از یُمن دعای شب و ورد سحری بود
با سلام در مورد رد مکن یا ورد مکن همون ورد منم درسته یعنی عادت نکن که دوستان یاداور شدن اما در مورد مصرع اخر تو همه شعرهای خیام توصیه ب خوردن می شده و اینجا توصیه نخوردن کم خوردن ک بعضی از دوستان این احتمالو نیدن شعر از خیام نباشه اما درست اینه ک در نظر بگیریم قاعدتا خیام همیشه مست نبوده و این تاکید ب خوردن می تو شعراش میخواد بگه بابا دنیا دو روزه خوش باش توصیشم با خوردن می چون همنحوری ک تو یکی از شعراش هست چیزی خوش تر از می ندیده،و اینجا هم درسته میگه کم خور عادت نکن و مست همهجا ظاهر نشو ک منافاتی با بقیه اشعار او نداره،با سپاس
سلام بر دوستان و همراهان عزیز.عید سعید فطر بر همگی مبارک
چون دل بدهی به دلبری یکتا ده
یا دست طلب به همرهی دانا ده
عاقل ندهد به هرکه و هر جا دل
مجنون شو و جان بخاطر لیلا ده
سپاس
به نظرم ورد مکن با توجه به مصراع اخر باید زیاده وری یا مدام باشه ، چون مصراع سوم متضاد مصراع چهارم هست
رباعی با این متن صحیح است:
گر باده خوری تو با خردمندان خور
یا باصنمی لاله رخ خندان خور
بسیار مخور ،وردمکن، فاش مساز
اندک خورو گه گاه خورو پنهان خور
با درود
در اینجا نگرش از وِرد «چیزی را پیوسته بر زبان آوردن و گفتن است»؛ بنابراین می توان اینگونه برداشت کرد که با این مصراع خیام می گوید: بیش از اندازه باده ننوش که در پی آن به بیخود شدن و پرگویی و رسوایی نیافتی.