رباعی شمارهٔ ۱۰۷
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
رباعی شمارهٔ ۱۰۷ به خوانش داوود ملک زاده
رباعی شمارهٔ ۱۰۷ به خوانش زهرا بهمنی
رباعی شمارهٔ ۱۰۷ به خوانش نازنین بازیان
رباعی شمارهٔ ۱۰۷ به خوانش علی قلندری
رباعی شمارهٔ ۱۰۷ به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
اشعار خیام همه در وصف حال و آینده انسانها میباشد اگر بیشتر به عمق اشعار توجه کنیم متوجه میشویم که ایشان خیلی به خداوند نزدیک بوده
ناشناس گرامی، من فکر میکنم خیام آنقدر به خدا نزدیک بوده که تشخیص این از آن غیر ممکن شده است! البته برای حرفم دلیل هم دارم: هیچ راباعیی از خیام پیدا نخواهید کرد که در آن کلمه خدا را بکار برده باشد! اگر شک دارید، در بالای همین صفحه "خدا" را در سروده های خیام بجویید ... نخواهید یافت :)
به رباعی شماره 129 مراجعه کنید میبینید که از ایزد نام برده که مترادف خدا میشود.
خیام به نظرم آگنوستیک بوده تا یک خداباور یا یک آتئیست
فلسفهی زندگیش هم در شاد زیستن و درگیر دین و خدا و روز معاد و دوزخ و بهشت نبودن است.
از نظر اعتقاد به خدا که هیچ اعتقادی مانند مسلمان ها ندیدم ازش
اما رد کردن دین و روز معاد مستقیما با خدا در ارتباط نیست
مگر خدایی که در ادیان ابراهیمی بهش اشاره میشه
در کل برداشت من از ایشان اینه:
امروز را خوب زندگی کن و کسی را آزار نده و با همه مهربان و صمیمی باش
زیرا نه کسی از آن دنیا آمده و نه کسی راز خلقت را فهمیده
با این تفاسیر اگر خدایی هم باشه و اون داستانهایی که در ادیان گفته میشه باز هم حق الناس نکردی و بدهکار کسی نیستی
به شخصه هیچ سندی بر دیندار بودن ایشان ندیدم
می گوید برای هیچکس و یا حتی هیچ چیزی در هستی، خوشایند نیست که مورد خشم و نامهربانی قرار گیرد،
پس با همه کس و با همه چیز با مهربانی و نیکی برخورد کن.
سلام بر یاران همدل
مغرور مشو که بخت با تو یارست
احوال تو نیک و حال چون ما زارست
تحقیر مکن تو بی نصیبی، شاید
همچون تو عزیز بوده ،حالا خوارست
سپاس از همراهان
شراب ناب دیدم ز انگور
فریب یار دیدم ز افروز