قطعه شماره ۲۴ (هنگام ترک مشهد مقدس و وداع با حضرت رضا علیه السلام)
خالد بیا و عزم سفر زین مقام کن
بر روضه رضا به دل و جان سلام کن
از گفتگوی خام روافض دلم گرفت
بر بند بار و قطع سخنهای خام کن
بدعت سرای طوس نه جای اقامت است
برخیز و روی دل به در پیر جام کن
از خاک قندهار و هری نیز درگذر
مقصود دل چو خاص بود ترک عام کن
وز شام و مکه ات گره از کار وا نشد
من بعد صبح را به ره هند شام کن
خود را به خاک پای غلام علی فکن
محو هوای روضه دارالسلام کن
در کار خواجگی همه عمرم به باد رفت
خود را دمی به خدمت آن شه غلام کن
خالد چو هیچکس به سخن مرد ره نشد
بگذر ز هر چه هست و سخن را تمام کن
قطعه شماره ۲۳: ز چنگ این سپهر چنگ پشت چنگ سان نالمقطعه شماره ۲۵ (ماده تاریخ در سوگ میرعثمان): داد از این گردون دون، فریاد ازین
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خالد بیا و عزم سفر زین مقام کن
بر روضه رضا به دل و جان سلام کن
هوش مصنوعی: خالد، بیا و از اینجا آمادهی سفر شو. به باغ رضایت برو و از دل و جان سلام بفرست.
از گفتگوی خام روافض دلم گرفت
بر بند بار و قطع سخنهای خام کن
هوش مصنوعی: از بحثهای بیفایده و بیپایه خواص دلم گرفته است، بنابراین بهتر است بار و بندالم را جمع کنم و صحبتهای بیمقدار را قطع کنم.
بدعت سرای طوس نه جای اقامت است
برخیز و روی دل به در پیر جام کن
هوش مصنوعی: در طوس، جایی که بدعت و تازهسازی رواج دارد، دیگر نمیتوان ماند. برخیز و دل را به سوی در، و به پیر جام (نیکوکار) بسپار.
از خاک قندهار و هری نیز درگذر
مقصود دل چو خاص بود ترک عام کن
هوش مصنوعی: از خاک قندهار و هری هم عبور کن؛ اگر هدف دل خاص است، از چیزهای عمومی و معمولی فاصله بگیر.
وز شام و مکه ات گره از کار وا نشد
من بعد صبح را به ره هند شام کن
هوش مصنوعی: اگر از شب و مکه نتوانستی مشکلت را حل کنی، از این پس صبح را به سمت هند برو و شب را به شام بگذار.
خود را به خاک پای غلام علی فکن
محو هوای روضه دارالسلام کن
هوش مصنوعی: خود را در مقابل غلام علی به خاک بیفکن و تمام وجودت را در تمنای زیارت باغ بهشت از روضهخوان غرق کن.
در کار خواجگی همه عمرم به باد رفت
خود را دمی به خدمت آن شه غلام کن
هوش مصنوعی: در تمام عمرم در تلاش بودهام که مقام و منزلتی را به دست آورم، اما حالا به جایی رسیدهام که آرزو دارم فقط برای یک لحظه در خدمت آن بزرگمرد باشم و خودم را غلام او کنم.
خالد چو هیچکس به سخن مرد ره نشد
بگذر ز هر چه هست و سخن را تمام کن
هوش مصنوعی: خالد به این نتیجه رسید که هیچ کس در بحث و گفتوگو به جایی نمیرسد، پس بهتر است از تمام مسائل بیاهمیت بگذرد و صحبت را به پایان برساند.