قطعه شماره ۱۳
ای سراسیمه قهر تو سپهر دوار
گرنه طاقی، ز چه نه طاق فلک رای مدار؟
توامان وار کنی جمع به هم آتش و آب
شاهد حال بود فی الشجر الاخضر نار
هست با حکم تو آسان تر هر کار که هست
حل هر عقده که باشد بر عالم دشوار
پرتو مهرت اگر شعله به گلشن نزدی
مرغ کی از پی گل زار شدی در گلزار
عرش عکسی بود از عشر بحار کرمت
یا حباب است از آن قلزم نایاب کنار
فهم در کنه تو دخلی نکند گر به مثل
مور مساحی افلاک کند در چه تار
نیست محرم به شبستان جلالت اذهان
نبرد ره به دبستان کمالت افکار
طایر فکر ابد در طلب معرفتت
گر سوی عالم بالا بپرد آخر کار
نشود نیم جو از ساحت قدست آگاه
گر دو صد جای کند بند ز چیستی منقار
طرفه تر اینکه چو جانی به بدنها نزدیک
بلکه نزدیک تر از بینش چشم از ابصار
لیک اگر بوم ز خورشید نداری بهری
نیست چیزی بجز از ضعف خودش مانع بار
خالد ای غرقه گرداب هوس زار بنال
پیش ارباب کرم سود دهد ناله زار
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای سراسیمه قهر تو سپهر دوار
گرنه طاقی، ز چه نه طاق فلک رای مدار؟
هوش مصنوعی: ای آسمان دچار خشم تو، اگر تو گنبد آسمانی به شکل طاقی و پایدار نباشی، پس چرا چنین بیهدف و بیبرنامهای رفتار میکنی؟
توامان وار کنی جمع به هم آتش و آب
شاهد حال بود فی الشجر الاخضر نار
هوش مصنوعی: اگر آتش و آب را به هم بیاوری، وضعیت درخت سبز نشان دهنده وجود آتش در آن خواهد بود.
هست با حکم تو آسان تر هر کار که هست
حل هر عقده که باشد بر عالم دشوار
هوش مصنوعی: هر کاری که با فرمان تو انجام شود، آسانتر است و هر مشکلی که برای جهان دشوار به نظر میرسد، با اراده تو حل میشود.
پرتو مهرت اگر شعله به گلشن نزدی
مرغ کی از پی گل زار شدی در گلزار
هوش مصنوعی: اگر نور محبت تو به باغ نتابید، پس چگونه پرندهای برای پیدا کردن گل به این گلزار نخواهد آمد؟
عرش عکسی بود از عشر بحار کرمت
یا حباب است از آن قلزم نایاب کنار
هوش مصنوعی: عرش مانند تصویری از نوشیدنیهای گوارا و شیرین توست، یا شاید حبابی است بر روی دریاچهای نادر و ارزشمند.
فهم در کنه تو دخلی نکند گر به مثل
مور مساحی افلاک کند در چه تار
هوش مصنوعی: درک عمیق و واقعی از تو ممکن نیست، حتی اگر کسی مانند مورچه تمام آسمانها را زیر و رو کند و بگردد.
نیست محرم به شبستان جلالت اذهان
نبرد ره به دبستان کمالت افکار
هوش مصنوعی: هیچکس جز افراد خاصی به مکانی که پر از عظمت است راهی ندارد و فقط کسانی که به کمال فکری دست یافتهاند میتوانند به آنجا برسند.
طایر فکر ابد در طلب معرفتت
گر سوی عالم بالا بپرد آخر کار
هوش مصنوعی: پرندهای که نماد اندیشه و تفکر است، همیشه در جستجوی شناخت و حقیقت توست؛ اگر هم به عالم بالاتر پرواز کند، در نهایت به مقصد و هدف خود خواهد رسید.
نشود نیم جو از ساحت قدست آگاه
گر دو صد جای کند بند ز چیستی منقار
هوش مصنوعی: با وجودی که دو صد بار تلاش کند تا به درک عمیقتری از وجود و ماهیت تو برسد، هیچ چیز از راز و عظمت تو نخواهد فهمید و همچنان ناآگاه خواهد ماند.
طرفه تر اینکه چو جانی به بدنها نزدیک
بلکه نزدیک تر از بینش چشم از ابصار
هوش مصنوعی: عجیبتر این است که روح به بدنها نزدیکتر است، حتی نزدیکتر از دید چشم به اشیاء.
لیک اگر بوم ز خورشید نداری بهری
نیست چیزی بجز از ضعف خودش مانع بار
هوش مصنوعی: اگر پرندهای به خورشید دسترسی ندارد، هیچ چیز دیگری جز ناتوانی و ضعف خود او را از پرواز باز نمیدارد.
خالد ای غرقه گرداب هوس زار بنال
پیش ارباب کرم سود دهد ناله زار
هوش مصنوعی: خالد، تو که در دامن خواستهها غرق شدهای، با ناله و گریه پیش خدای مهربان برو، شاید که این ناله و زاری تو مفید باشد.