غزل شماره ۶
میرسد گر شوی تو دور از ما
تا سمک اشک و آه تا به سما
دل به کویت چنان شده است اسیر
ابدا لیس یرفع القدما
دیده جویای خاک درگه توست
ترب اقدامکم یزیل عمی
بیجمال تو گر روم به بهشت
لا اری الروح بل اری الما
دم به دم در فراقت ای همدم
تمزج العین بالدموع دما
دل هدف پیش تیر غمزه توست
لحظ عینیک لورمی کرما
خالد از عشق تو چه چاره کند؟
خالق العرش بالهوی حکما
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.