گنجور

غزل شماره ۶

می‌رسد گر شوی تو دور از ما
تا سمک اشک و آه تا به سما
دل به کویت چنان شده است اسیر
ابدا لیس یرفع القدما
دیده جویای خاک درگه توست
ترب اقدامکم یزیل عمی
بی‌جمال تو گر روم به بهشت
لا اری الروح بل اری الما
دم به دم در فراقت ای همدم
تمزج العین بالدموع دما
دل هدف پیش تیر غمزه توست
لحظ عینیک لورمی کرما
خالد از عشق تو چه چاره کند؟
خالق العرش بالهوی حکما

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

می‌رسد گر شوی تو دور از ما
تا سمک اشک و آه تا به سما
هوش مصنوعی: اگر از ما دور شوی، به زودی به حالتی می‌رسی که اشک و آه بر تو حاکم می‌شود و به آسمان می‌روی.
دل به کویت چنان شده است اسیر
ابدا لیس یرفع القدما
هوش مصنوعی: دل من به کوی تو آنقدر گرفتار شده است که هیچگاه نمی‌تواند از این بند رهایی یابد.
دیده جویای خاک درگه توست
ترب اقدامکم یزیل عمی
هوش مصنوعی: چشمم در پی خاک درگاه توست و قدم‌های من عمیق است.
بی‌جمال تو گر روم به بهشت
لا اری الروح بل اری الما
هوش مصنوعی: اگر به بهشت بروم و تو را نبینم، به جای روح، فقط آنچه را که می‌خواهم می‌بینم.
دم به دم در فراقت ای همدم
تمزج العین بالدموع دما
هوش مصنوعی: هر لحظه در جدایی تو، ای همدم، اشک‌هایم با خون دل در می‌آمیزند.
دل هدف پیش تیر غمزه توست
لحظ عینیک لورمی کرما
هوش مصنوعی: دل هدف تیر غمزه تو شده است و لحظه‌ای که به نگاهت می‌نگرم، تمام وجودم تحت تاثیر قرار می‌گیرد.
خالد از عشق تو چه چاره کند؟
خالق العرش بالهوی حکما
هوش مصنوعی: خالد از عشق تو چه کند؟ خداوند بالای عرش نیز تحت تأثیر عشق قرار دارد.