غزل شماره ۴۷
چه دولت بود یارب دوش من در خواب میدیدم
که نخل مدعا را پر بر و شاداب میدیدم
سکندر بهر آب زندگی ظلمت برید و من
به تاریکی شب سرچشمه آن آب میدیدم
نگه مل، چهره گل، خط سنبل و قد سرو و لب شکر
مژه نشتروَش و کاکل چو مشک ناب میدیدم
قیامت مینمود از قامت و میگفت قدقامت
به روی خویشتن حیران شده محراب میدیدم
شب یلدا به روی روز رستاخیز شد پیدا
ندانم یا دو زلفت پر ز پیچ و تاب میدیدم
زین تشبیههای نامناسب صد معاذالله
که بالله در جهان مانند او نایاب میدیدم
به خاک پاش میغلتیدم و شُکرانه میکردم
تو گویی خویش را بر بستر سنجاب میدیدم
ز شوق شمع رویش جمله اعضایم به رقص آمد
ز هر مویش به بند جان دو صد قلاب میدیدم
ندیدم زان شب فرخنده صبحی پرتوافکنتر
اگرچه کلبه را بیشمع و بیمهتاب میدیدم
تنم یکباره شد چشم از برای دیدن رویش
به هر عضوی جمال آن گل سیراب میدیدم
اشارت بر بشارت بود خالد خواب دوشینم
که من بیمارم و گلشکر و عناب میدیدم
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چه دولت بود یارب دوش من در خواب میدیدم
که نخل مدعا را پر بر و شاداب میدیدم
هوش مصنوعی: دوست عزیز، در خواب دیشب احساس خوشایندی داشتم و به نظر میرسید که درختی پر از میوه و سرسبز را میبینم که آرزوهایم را برآورده میکند.
سکندر بهر آب زندگی ظلمت برید و من
به تاریکی شب سرچشمه آن آب میدیدم
هوش مصنوعی: سکندر برای دستیابی به آب زندگی، از تاریکی و ظلمت گذشت، اما من در دل شب، منبع آن آب را در تاریکی میدیدم.
نگه مل، چهره گل، خط سنبل و قد سرو و لب شکر
مژه نشتروَش و کاکل چو مشک ناب میدیدم
هوش مصنوعی: من نگاهی به زیباییها داشتم: چهرهای مانند گل، خطوطی مانند سنبل، قامت بلند مانند سرو، لبی شیرین و مژهای همچون نشتری که در زیبایی خاصی موج میزند، و موهایی نرم و خوشبو مانند مشک ناب.
قیامت مینمود از قامت و میگفت قدقامت
به روی خویشتن حیران شده محراب میدیدم
هوش مصنوعی: در روز قیامت، قامت بلند و زیبا به صورت جلوهگر میشد و من از دیدن آن حیران شده بودم. در این حال، به مانند یک محراب، جلوهگری آن را میدیدم.
شب یلدا به روی روز رستاخیز شد پیدا
ندانم یا دو زلفت پر ز پیچ و تاب میدیدم
هوش مصنوعی: در شب یلدا، شب طولانی و تاریک، نور روزی شبیه به روز قیامت جلوهگری میکند. نمیدانم آیا زیباییهای موهای تو، با پیچ و تابهایشان، در ذهنم نقش بستهاند یا واقعاً آن را میبینم.
زین تشبیههای نامناسب صد معاذالله
که بالله در جهان مانند او نایاب میدیدم
هوش مصنوعی: از این تشبیههای ناگهانی و نابهجا میبینم که بهراستی در دنیا مانند او پیدا نمیشود.
به خاک پاش میغلتیدم و شُکرانه میکردم
تو گویی خویش را بر بستر سنجاب میدیدم
هوش مصنوعی: در زیر پایم غلت میزدم و بابت این نعمت شکرگزاری میکردم، انگار که خودم را روی زمین نرم و خوشفرم سنجاب احساس میکردم.
ز شوق شمع رویش جمله اعضایم به رقص آمد
ز هر مویش به بند جان دو صد قلاب میدیدم
هوش مصنوعی: از شوق دیدن چهرهاش، تمام اعضای بدنم به رقص درآمدند و از هر مویش، دو صد رشته جان را میدیدم که به هم گره خورده بودند.
ندیدم زان شب فرخنده صبحی پرتوافکنتر
اگرچه کلبه را بیشمع و بیمهتاب میدیدم
هوش مصنوعی: احساس میکنم در آن شب خوشیُمن، هیچ صبحی زیباتر از آن دیدهام، هرچند که کلبهام بدون شمع و نور ماه بود.
تنم یکباره شد چشم از برای دیدن رویش
به هر عضوی جمال آن گل سیراب میدیدم
هوش مصنوعی: بدن من به یکباره به خاطر دیدن چهرهاش به چشمانم تبدیل شد و در هر قسمت از بدنم زیبایی آن گل را میدیدم.
اشارت بر بشارت بود خالد خواب دوشینم
که من بیمارم و گلشکر و عناب میدیدم
هوش مصنوعی: در خواب دیدم که بیمار هستم و گل خوشبو و میوه عناب را میبینم. این خواب خبر از حالتی خوشایند و خوشبختی احتمالی میدهد.