گنجور

غزل شماره ۴۲

ای مه و خورشید از رخشنده رخسارت خجل
لعل و یاقوت از لب لعل گهر بارت خجل
آهوی چینی، گل فردوس، طاووس چمن
مانده اند از غمزه و رخسار و رفتارت خجل
محتسب بیهوده زنجیر جنون دارد به کف
زآنکه عالم شد به دام زلف طرارت خجل
گفتمش خواهم کنم مه را به رویت نسبتی
گفت رو رو بوالهوس، باشی ز گفتارت خجل
گو بیا بنگر چون بنفشه گرد گل
تا شوی ای باغبان از حسن گلزارت خجل
از سر کویت جدا افتاده دارم زندگی
زین گنه هستم به دیدارت ز دیدارت خجل
خالد از درد و غمش افغان و زاری تا به کی؟
ناله کم کن، شد جهان از ناله زارت خجل

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای مه و خورشید از رخشنده رخسارت خجل
لعل و یاقوت از لب لعل گهر بارت خجل
هوش مصنوعی: ای ماه و خورشید، زیبایی تو باعث شرمندگی سنگ‌های قیمتی مثل لعل و یاقوت شده است. لب‌های جذاب تو آن‌قدر درخشان‌اند که جواهرات از آن‌ها شرمنده شده‌اند.
آهوی چینی، گل فردوس، طاووس چمن
مانده اند از غمزه و رخسار و رفتارت خجل
هوش مصنوعی: آهوی چینی، گل بهشتی و طاووس چمن، همه از زیبایی و رفتار تو شرمنده و خجالت‌زده مانده‌اند.
محتسب بیهوده زنجیر جنون دارد به کف
زآنکه عالم شد به دام زلف طرارت خجل
هوش مصنوعی: محتسب بی‌دلیل زنجیر جنون به دست دارد، زیرا اینکه او به دام موهای زیبا و فریبنده‌ات افتاده و از این موضوع شرمنده است.
گفتمش خواهم کنم مه را به رویت نسبتی
گفت رو رو بوالهوس، باشی ز گفتارت خجل
هوش مصنوعی: به او گفتم که می‌خواهم با زیبایی‌ات نسبت برقرار کنم، او جواب داد که با این خیال و نیت بی‌مقدار، باید از حرف‌هایت شرمنده شوی.
گو بیا بنگر چون بنفشه گرد گل
تا شوی ای باغبان از حسن گلزارت خجل
هوش مصنوعی: بیایید ببینیم که مانند بنفشه‌ای که در کنار گل‌ها قرار دارد، چطور باید خود را زینت ببخشید. این باعث می‌شود که شما، ای باغبان، از زیبایی گل‌های باغتان شرمنده شوید.
از سر کویت جدا افتاده دارم زندگی
زین گنه هستم به دیدارت ز دیدارت خجل
هوش مصنوعی: از یادت جدا شده‌ام و در این حال زندگی سختی دارم. به خاطر این گناهی که مرتکب شدم، از ملاقاتت شرمنده‌ام.
خالد از درد و غمش افغان و زاری تا به کی؟
ناله کم کن، شد جهان از ناله زارت خجل
هوش مصنوعی: خالد از ناراحتی و غمش خیلی ناله و زاری می‌کند. اما دیگر تا کی باید این کار را ادامه بدهی؟ کم ناله کن، زیرا دنیا از ناله‌ها و غم تو خجالت‌زده شده است.