غزل شماره ۳۵
ز شوقت شمع چون پروانه رقاص
نه تنها شمع، بل کاشانه رقاص
ز بی تابی عشقش منع دل چند؟
کز آتش چون نگردد دانه رقاص
اگر عشقت به کوه آرد شبیخون
جهر از جای چون دیوانه رقاص
تو در دل، دل به زلفت در کشاکش
چو جان از عشق خود جانانه رقاص
ز تمکین شیشه دل تیره گردد
مودب باش و شو طفلانه رقاص
ز سوز عشق خالد چون نرقصد؟
کزو چون خویش شد بیگانه رقاص
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز شوقت شمع چون پروانه رقاص
نه تنها شمع، بل کاشانه رقاص
هوش مصنوعی: از عشق تو، شمع مانند پروانه میرقصید. نه تنها شمع، بلکه خانه نیز مانند یک رقاص به حرکت درآمد.
ز بی تابی عشقش منع دل چند؟
کز آتش چون نگردد دانه رقاص
هوش مصنوعی: چقدر میتوان دل را از بیتابی عشقش منع کرد؟ چون دانهای که در آتش قرار گیرد، چطور میتواند بیحرکت بماند؟
اگر عشقت به کوه آرد شبیخون
جهر از جای چون دیوانه رقاص
هوش مصنوعی: اگر عشق تو به کوه حمله کند، آن کوه هم به شدت و دیوانهوار به رقص در میآید.
تو در دل، دل به زلفت در کشاکش
چو جان از عشق خود جانانه رقاص
هوش مصنوعی: تو در دل من، چون جان از عشق به تو، به زلفت دل دادهام و در کشمکش هستم.
ز تمکین شیشه دل تیره گردد
مودب باش و شو طفلانه رقاص
هوش مصنوعی: از سرکشی و عدم تسلیم، دل تاریک میشود. باید مؤدب باشی و مانند یک کودک، با شوق و ذوق به رقص و شادی بپردازی.
ز سوز عشق خالد چون نرقصد؟
کزو چون خویش شد بیگانه رقاص
هوش مصنوعی: عشق عمیق و سوزان خالد چطور میتواند بیاثر بماند؟ او که در اثر این عشق، حتی از خود واقعیاش نیز فاصله گرفته و به یک بیگانه تبدیل شده است.