غزل شماره ۳۳
مرد از هجر روی تو ای نازنین فریاد رس
خون شد دلم از خوی تو ای نازنین فریاد رس
هر سو رود از دیده خون، جولان کنان آید برون
سروقد دلجوی تو، ای نازنین فریاد رس
دل نافه تاتار شد، اشکم همه گلزار شد
هر گوشه ای از کوی تو، ای نازنین فریاد رس
کی بی رخت بویم سمن، بیزارم از مشک ختن
گر باد آرد بوی تو، ای نازنین فریاد رس
خالد اگر بیروی تو زیبای بر گل بنگرد
شرمنده باد از روی تو، ای نازنین فریاد رس
اطلاعات
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مرد از هجر روی تو ای نازنین فریاد رس
خون شد دلم از خوی تو ای نازنین فریاد رس
هوش مصنوعی: مرد به خاطر دوری و جدایی تو، ای عزیز، به سوی فریاد و ناله آمده و دلش از عشق و حسرت تو به شدت غمگین و داغدار شده است.
هر سو رود از دیده خون، جولان کنان آید برون
سروقد دلجوی تو، ای نازنین فریاد رس
هوش مصنوعی: هر طرف که نگاه میکنم، اشک از چشمانم میریزد و در این میان، قامت زیبا و دلچسب تو نمايان است، ای عزیزم که ناگاه به کمکمان میآیی.
دل نافه تاتار شد، اشکم همه گلزار شد
هر گوشه ای از کوی تو، ای نازنین فریاد رس
هوش مصنوعی: دل من به خاطر تو پر از اندوه و درد شده و اشکهایم مانند یک گلزار زیبا شدهاند. هر گوشهای از کوی تو، ای عزیزم، فریاد کمک و درخواست است.
کی بی رخت بویم سمن، بیزارم از مشک ختن
گر باد آرد بوی تو، ای نازنین فریاد رس
هوش مصنوعی: من بدون حضور تو از عطر گل سمن خوشم نمیآید و از بوی مشک ختن نیز خسته هستم. فقط اگر بادی بوی تو را به ارمغان بیاورد، ای محبوب، به فریاد من برس.
خالد اگر بیروی تو زیبای بر گل بنگرد
شرمنده باد از روی تو، ای نازنین فریاد رس
هوش مصنوعی: اگر خالد به زیبایی گلها نگاهی بیندازد، باید از زیبایی تو شرمنده شود، ای فریادرسان نازنین.