گنجور

غزل شماره ۲۴

سایه این خرگه نیلی کرا مامن بود
یا در این دنیا کجا آسایش یک تن بود
گردش گردون هزاران خاندان باد داد
نه همین بد مهری اش با تست یا با من بود
چشم عبرت برگشا و طاق کسری را ببین
پرده دارش عنکبوت و جغد نوبت زن بود
شهریارانی که بر اورنگ زرین خفته اند
نیک بنگر تا کجا شان منزل و مسکن بود
پا به خاک آهسته نه خالد که این خاک سیاه
از غبار خط مه رویان سیمین تن بود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سایه این خرگه نیلی کرا مامن بود
یا در این دنیا کجا آسایش یک تن بود
هوش مصنوعی: آیا کسی در این دنیا می‌تواند به پناهگاهی بیندیشد که مانند سایه این خرگه نیلی باشد؟ یا آیا در این دنیا جایی هست که بتواند آسایش و راحتی یک نفر را فراهم کند؟
گردش گردون هزاران خاندان باد داد
نه همین بد مهری اش با تست یا با من بود
هوش مصنوعی: چرخ زمان هزاران نسل را به باد داد و تنها بدی آن به خاطر تو یا من نبود.
چشم عبرت برگشا و طاق کسری را ببین
پرده دارش عنکبوت و جغد نوبت زن بود
هوش مصنوعی: چشم خود را باز کن و به کاخ کسری نگاه کن، می‌بینی که آنجا توسط عنکبوت و جغد پوشیده شده و دیری نمی‌گذرد که صاحب آن دیگر وجود ندارد.
شهریارانی که بر اورنگ زرین خفته اند
نیک بنگر تا کجا شان منزل و مسکن بود
هوش مصنوعی: پادشاهانی که بر تخت طلا استراحت می‌کنند، خوب نگاه کنید که منزل و جایگاه آن‌ها کجا خواهد بود.
پا به خاک آهسته نه خالد که این خاک سیاه
از غبار خط مه رویان سیمین تن بود
هوش مصنوعی: آهسته قدم بزن بر روی این خاک، ای خالد، چرا که این زمین سیاه پر از گرد و غبار خطوط صورت زیبارویان با پوست نقره‌ای است.