گنجور

غرل شماره ۲

وام بگرفتم به صد جان گرد نعلین ترا
هست جانی آنهم از تو چون دهم دین ترا
بی توام چندان مطول شد شب تاریک هجر
مختصر خوانم تطاولهای زلفین ترا
ماه نو بر مهر ثابت عقرب و پروین روان
وه چه زیبد هیئت اشکال بی شین ترا
بر رسد بندان نگردد کشف راز ار ننگرند
گرد روی خون چکان، چوگان زلفین ترا
نفی جزء و حصر فرد شمس و استلزام او
بس منافی شد دهان و زلف و خدین ترا
چشم بیمارت دهد در هر اشارت صد شفا
بوعلی مشکل که داند حکمت العین ترا
چهره ات ز آب دلارائی هوا را داده نم
تاب رخسارت هویدا کرد قوسین ترا
خالد از ابروی مشکینت اگر گوید سخن
چون کشد آخر کمان قاب قوسین ترا

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وام بگرفتم به صد جان گرد نعلین ترا
هست جانی آنهم از تو چون دهم دین ترا
هوش مصنوعی: من برای به دست آوردن عشق تو، حتی با جانم وام گرفته‌ام، اما حالا که این جان را نیز داشتم، چگونه می‌توانم دین تو را ادا کنم؟
بی توام چندان مطول شد شب تاریک هجر
مختصر خوانم تطاولهای زلفین ترا
هوش مصنوعی: در غیاب تو، شب تاریک و طولانی شده و من ناچار می‌توانم تماشای زلف‌های تو را به صورت خلاصه‌وار در نظر بگیرم.
ماه نو بر مهر ثابت عقرب و پروین روان
وه چه زیبد هیئت اشکال بی شین ترا
هوش مصنوعی: ماه نو بر نشانه‌های ثابت عقرب و پروین در حال حرکت است و چه زیبایی دارد شکل‌های بدون نقص تو.
بر رسد بندان نگردد کشف راز ار ننگرند
گرد روی خون چکان، چوگان زلفین ترا
هوش مصنوعی: وقتی که زنجیرها به پا می‌شود و رازها کشف نمی‌شود، اگر به دور خون که بر زمین می‌ریزد نگاه نکنند، همچون توپ چوگان زلف‌های تو خواهد چرخید.
نفی جزء و حصر فرد شمس و استلزام او
بس منافی شد دهان و زلف و خدین ترا
هوش مصنوعی: این بیت به مفهوم این است که وقتی به وجود شمس و یکتایی او توجه کنیم، هیچ چیز دیگری نمی‌تواند به عنوان جزئی از او یا جدا از او وجود داشته باشد. در این حالت، ویژگی‌ها و زوایای ظاهری مانند دهان و زلف دیگر معنایی نخواهند داشت، چرا که تمام این موارد در مقابل وجود واقعی و یکتای او کمرنگ می‌شوند.
چشم بیمارت دهد در هر اشارت صد شفا
بوعلی مشکل که داند حکمت العین ترا
هوش مصنوعی: چشم بیمار تو با هر اشاره‌ای به تو قدرت شفابخشی می‌دهد، ولی کسی مثل بوعلی سینا نمی‌تواند به راز و حکمت نگاه تو پی ببرد.
چهره ات ز آب دلارائی هوا را داده نم
تاب رخسارت هویدا کرد قوسین ترا
هوش مصنوعی: چهره‌ات به قدری زیباست که نور و تازگی هوا را تحت تاثیر قرار داده و زیبایی صورتت را نمایان کرده است.
خالد از ابروی مشکینت اگر گوید سخن
چون کشد آخر کمان قاب قوسین ترا
هوش مصنوعی: اگر خالد درباره ابروی سیاه و زیبایت سخن بگوید، چه کمانی به ظرافت و زیبایی ابرویت کشیده می‌شود.