شمارهٔ ۸۱
هندوئی را باغبان سوی گلستان می فرستد
یا بیاقوت تو سنبل خطّ ریحان می فرستد
یا شب شامی ز روز خاوری رخ می نماید
یا خضر خطّی بسوی آب حیوان می فرستد
جان بجانان می فرستادم دلم می رفت و می گفت
مفلسی نزلی بخلوتگاه سلطان می فرستد
می رساند رنج و پندارم که راحت می رساند
می فرستد درد و می گویم که درمان می فرستد
هر که جانی دارد و در دل ندارد ترک جانان
دل بدلبر می سپارد جان بجانان می فرستد
با وجودم هر که روی چشم پر خون می نماید
زر بکان می آورد لؤلؤ بعمّان می فرستد
همچو خواجو هر که جان در پای جانان می فشاند
روح پاکش را ز جنّت حور رضوان می فرستد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن (رمل مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هندوئی را باغبان سوی گلستان می فرستد
یا بیاقوت تو سنبل خطّ ریحان می فرستد
هوش مصنوعی: باغبان کسی است که برای جمعآوری گلها و گیاهان به باغ میرود. در اینجا اشاره شده که باغبان برای جمعآوری گلها به باغ میرود، در حالی که به هندوئی (نوعی از گل) اشاره کرده و از طرفی به گلی زیبا مثل سنبل و ریحان نیز اشاره میشود. به طور کلی، این جملات تصویر زیبایی از جمعآوری گیاهان و گلها در طبیعت را نشان میدهند.
یا شب شامی ز روز خاوری رخ می نماید
یا خضر خطّی بسوی آب حیوان می فرستد
هوش مصنوعی: یا اینکه شب شامی مثل صبح درخشان است و روز را به یاد میآورد، یا اینکه خضر به سمتی اشاره میکند تا به آب حیات دسترسی پیدا کند.
جان بجانان می فرستادم دلم می رفت و می گفت
مفلسی نزلی بخلوتگاه سلطان می فرستد
هوش مصنوعی: من جانم را به محبوبان میفرستم و دلم در این راه میرود و میگوید که شخصی بیچیز به دربار پادشاه پیغام میفرستد.
می رساند رنج و پندارم که راحت می رساند
می فرستد درد و می گویم که درمان می فرستد
هوش مصنوعی: زندگی گاهی به ما مشکلات و سختیهایی میدهد که فکر میکنیم فقط درد و رنج هستند، اما در واقع این دردها میتوانند به ما درسهایی بدهند و به نوعی درمانی برای ما باشند. در حقیقت، آنچه به نظر میرسد مایه ناراحتی است، ممکن است در نهایت به آرامش و بهبودی منجر شود.
هر که جانی دارد و در دل ندارد ترک جانان
دل بدلبر می سپارد جان بجانان می فرستد
هوش مصنوعی: هر کسی که روح و زندگی دارد ولی عشق واقعی را در دل احساس نمیکند، جان خود را به معشوق میسپارد و احساساتش را به سمت محبوب میفرستد.
با وجودم هر که روی چشم پر خون می نماید
زر بکان می آورد لؤلؤ بعمّان می فرستد
هوش مصنوعی: هر کس با وجود من به صورت خونین و حاملهای مینگرد، به جای جنگ و آزار، ثروتی از جواهرات و لؤلؤ به عمان میفرستد.
همچو خواجو هر که جان در پای جانان می فشاند
روح پاکش را ز جنّت حور رضوان می فرستد
هوش مصنوعی: هر کسی که جانش را برای محبوبش فدای او کند، روح پاکش به بهشت و نعمتهای فراوان میرسد.