شمارهٔ ۶۲
آن نگینی که منش می طلبم باجم نیست
وان مسیحی که منش دیده ام از مریم نیست
انک از خاک رهش آدم خاکی گردیست
ظاهر آنست که از نسل بنی آدم نیست
گرچه غم دارم و غمخوار ندارم لیکن
شاد از آنم که مرا از غم عشقش غم نیست
دوش رفتم بدر دیر و مرا مغبچگان
چون سگ از پیش براندند که این محرم نیست
چه غم از دشمن اگر دست دهد صحبت دوست
مهره گر زانک بدستست غم از ارقم نیست
در چنین وقت که دیوان همه دیوان دارند
کی دهد ملک جمت دست اگر خاتم نیست
دُر دیناری بکف ار زانک ز دریا ترسی
لیکن آن دُرکه توئی طالب آن در یم نیست
مده از دست و غنیمت شمر این یکدم را
که جهان یکدم و آندم بجز از این دم نیست
کژ مرو تا چو کمان پی نکنندت خواجو
روش تیر از آنست که دروی خم نیست
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن نگینی که منش می طلبم باجم نیست
وان مسیحی که منش دیده ام از مریم نیست
هوش مصنوعی: من به دنبال انسانی هستم که ویژگیهای نیکو و بینظیری داشته باشد، اما این ویژگیها به من نمیرسد. همچنین، آن مسیحی که من دیدهام، به اندازهی مریم مقدس پاک و مقدس نیست.
انک از خاک رهش آدم خاکی گردیست
ظاهر آنست که از نسل بنی آدم نیست
هوش مصنوعی: تو از خاک به وجود آمدهای و از جنس انسان هستی، اما آنچه در ظاهر نمایان است، نشان میدهد که تو از نسل آدمیان نیستی.
گرچه غم دارم و غمخوار ندارم لیکن
شاد از آنم که مرا از غم عشقش غم نیست
هوش مصنوعی: با وجود اینکه غم زیادی دارم و کسی نیست که مرا دلداری دهد، اما خوشحالم که از عشق او دلیلی برای غم خوردن ندارم.
دوش رفتم بدر دیر و مرا مغبچگان
چون سگ از پیش براندند که این محرم نیست
هوش مصنوعی: شب گذشته به میخانه رفتم، ولی دلاکها و خدمتگذاران مرا مانند سگی از جلویشان بیرون کردند، چون گفتند که اینجا جای من نیست.
چه غم از دشمن اگر دست دهد صحبت دوست
مهره گر زانک بدستست غم از ارقم نیست
هوش مصنوعی: نگران دشمن نباش، چون اگر بتوانی با دوستت گفتگو کنی، حتی اگر مشکلاتی هم داشته باشی، آنها اهمیت چندانی ندارند.
در چنین وقت که دیوان همه دیوان دارند
کی دهد ملک جمت دست اگر خاتم نیست
هوش مصنوعی: در زمانی که همه دیوان و موجودات دیوانه و آشفتهاند، چگونه ممکن است که کسی ملت تو را به دست گیرد اگر علامت و نشانی نداری؟
دُر دیناری بکف ار زانک ز دریا ترسی
لیکن آن دُرکه توئی طالب آن در یم نیست
هوش مصنوعی: اگر چه دُر و دینار را در دست داری و از دریا میترسی، اما آن دُری که تو به دنبال آن هستی، در این دریا وجود ندارد.
مده از دست و غنیمت شمر این یکدم را
که جهان یکدم و آندم بجز از این دم نیست
هوش مصنوعی: این لحظه را که در دست داری، ارزشمند شمرده و از دست نده، زیرا زندگی تنها به همین لحظه و نفسهایی که در آن میکشیم محدود است و چیزی جز این لحظه در اختیار نداریم.
کژ مرو تا چو کمان پی نکنندت خواجو
روش تیر از آنست که دروی خم نیست
هوش مصنوعی: به اطراف خود دقت کن تا آسیبی به تو نرسد. مانند کمان که به درستی شکل گرفته است، تیر هم باید به سمت درست پرتاب شود. این به معنی آن است که اگر زاویه نادرست باشد یا بیتوجهی کنی، نتیجه مطلوبی نخواهی داشت. پس باید در زندگی و تصمیمات خود احتیاط کنی تا به مشکلی برنخوری.