اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
منزل ار یار قرین است چه دوزخ چه بهشت
سجدهگه گر به نیاز است چه مسجد چه کنشت
هوش مصنوعی: اگر محبوب در کنار باشد، فرقی ندارد که در دوزخ باشیم یا بهشت؛ هر جا که نیاز و درخواست باشد، آن مکان عبادت است، چه مسجد باشد و چه میکده.
جای آسایش مشتاق چه هامون و چه کوه
رهزن خاطر عشّاق چه زیبا و چه زشت
هوش مصنوعی: محل آرامش کسانی که مشتاق هستند، نه تنها دشتهای هموار بلکه حتی کوههای خطرناک نیز مانع از آرامش و خاطر جمعی عاشقان نمیشود، چه جایی زیبا باشد چه زشت.
عشقبازی نه به بازیست که دانندهٔ غیب
عشق در طینت آدم نه به بازیچه سرشت
هوش مصنوعی: عشق ورزیدن تنها یک سرگرمی نیست. دانندهای که ذات عشق را میشناسد، میداند که این احساس عمیقتر از صرف یک بازی است و در ذات انسان ریشه دارد.
تا چه کردم که ز بدنامی و رسوایی من
ساکن دیر مغانم به خرابات نهشت
هوش مصنوعی: من چه عملی انجام دادم که به خاطر بدنامی و رسواییام به این مکان دنج و آرام که پر از خوشی و شادی است، پناه آوردهام؟
گر سر تربت من باز گشایی بینی
قالبم سوخته و گل شده از خون همه خشت
هوش مصنوعی: اگر بر سر مزار من بروی و خاک را کنار بزنی، متوجه میشوی که بدنم سوخته و بر اثر خون، به خاک تبدیل شده است.
همچو بالای تو در باغ کسی سرو ندید
همچو رخسار تو دهقان به چمن لاله نکشت
هوش مصنوعی: در باغ کسی هیچ درخت سروی به زیبایی قامت تو وجود ندارد و کشاورز نیز هیچ گلی به زیبایی چهره تو در میان گلها نپرورانده است.
بر گل روی تو آن خال معنبر که نشاند
بر مه عارضت آن خطّ مسلسل که نوشت
هوش مصنوعی: بر روی گل مانند تو، آن خال زیبایی که بر چهره ماه شما نقش بسته، همان خطی است که بهطور مداوم و زیبا نوشته شده است.
هر که بیند که تو از باغ برون میآیی
گوید این حور چرا خیمه برون زد ز بهشت
هوش مصنوعی: هر کسی که ببیند تو از باغ خارج میشوی، میگوید چرا این پری زیبا از بهشت بیرون آمده است.
تا به چشمت همه پاکیزه نماید خواجو
خاک شو بر گذر مردم پاکیزهسرشت
هوش مصنوعی: اگر میخواهی چشمانت همیشه زیبا و پاک به نظر برسند، باید خودت را مانند خاکی که بر سر راه انسانهای پاکنفس است، فروتن و ساده نگهداری.
حاشیه ها
شعری واقعا زیباست مخصوصا بیتی که میگه :
هر که بیند که تو از باغ برون میآئی
گوید این حور چرا خیمه برون زد ز بهشت
با سلام به نیازست صحیح میباشد در مصرع دوم با تشکر
وزن غزل فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن صحیح است
یا لطیف
در مصراع دوم از بیت چهارم واژه "بهشت" به معنای وانهادن درست باشد. یعنی آن ساکن دیر مغان مرا در این دنیا (خراب آباد=خرابات) رها کرد.
ساکن دیر مغانم به خرابات بهشت
شاد و سربلند باشید
م. طاهر
پرنیان
بوسه بر کلک پاک آنکه نوشت بوی و رخسار دوست به که بهشت
آنکه درگاه دوست سجده نمود حوری و کوثر و شراب، بهشت
هرچه توفان دروده ایم به عمر طرفه بادی ست کان خیال بِکِشت
تشنه آبی طلب کند ز سراب عاقبت بی نصیب و سر بر خشت
تا به دریای بی کران خیال بر در مسجدیم و رو به کنشت
پُر تلألو گهر به دست ولی همه خر مهرگان خاک سرشت
من و درگاه پر طراوت دوست که قلم دست اوست هرچه نوشت
همه زیبایی است و روح افزا پرنیان است آنچه دوست بِرِشت
گر ” نیا “ خاک او چو سرمه کند
هرچه آرد به کف نکوست ، نه زشت