گنجور

شمارهٔ ۵۲

گرت چو مورچه گرد شکربر آمده است
تو خوش بر آی که با جان برابر آمده است
بنوش لعل روان چون زمرّد سبزت
نگین خاتم یاقوت احمر آمده است
چشمه ی نوش تو سبزه گر بدمید
ترش مشو که نبات از شکر برآمده است
بگرد چشمه ی نوش تو سبزه گر بدمید
ترش مشو که نبات از شکر برآمده است
ز خطّ سبز تو نسخم خوش آمدی و کنون
خط غبار تو خود زان نکوتر آمده است
تو خوش درآو مشو در خط از من مسکین
که خط بگرد عذار تو خوش در آمده است
شه حبش که ز سر حدّ شام بیرون راند
کنون بتاختن ملک خاور آمده است
ز سهم ناوک ترکان غمزه ات گوئی
که هندوئیست که نزد زره گر آمده است
کند بسنبل گردنگشت زمانه خطاب
که خادمی تو در شان عنبر آمده است
میان مشک و خطت فرق نیست یک سر موی
ولیک موی تو از مشک بر سر آمده است
گمان مبر که برفت آب لعلت از خط سبز
که لعل را خط پیروزه زیور آمده است
بیا بدیده ی خواجو نگر که خط سیاه
بگرد روی چو ماهت چه در خور آمده است

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گرت چو مورچه گرد شکربر آمده است
تو خوش بر آی که با جان برابر آمده است
هوش مصنوعی: اگر مانند مورچه دور شیرینی جمع شده‌ای، خوشحال باش که با جان خود در برابر این نعمت آمده‌ای.
بنوش لعل روان چون زمرّد سبزت
نگین خاتم یاقوت احمر آمده است
هوش مصنوعی: شراب خوش رنگی بنوش که مانند زمرّد، زیبایی خاصی دارد و انگشتری که نگین آن یاقوت سرخ است، به دست تو آمده است.
چشمه ی نوش تو سبزه گر بدمید
ترش مشو که نبات از شکر برآمده است
هوش مصنوعی: اگر چشمه ی شیرینی تو به طور ناگهانی تلخ شود، نگران نباش، زیرا نبات از شکر ساخته شده است.
بگرد چشمه ی نوش تو سبزه گر بدمید
ترش مشو که نبات از شکر برآمده است
هوش مصنوعی: به دنبال چشمه‌ای باش که شیرینی و طراوت را به تو هدیه دهد. اگر هوا بدمید و ناپسند باشد، ناامید نشو، زیرا شکر از نبات بیرون می‌آید و این نشان از وجود شیرینی در زندگی دارد.
ز خطّ سبز تو نسخم خوش آمدی و کنون
خط غبار تو خود زان نکوتر آمده است
هوش مصنوعی: از دستخط سبز تو شفا و رهایی برایم آمد و حالا خود دستخط خاکستری تو هم از آن زیباتر شده است.
تو خوش درآو مشو در خط از من مسکین
که خط بگرد عذار تو خوش در آمده است
هوش مصنوعی: شما به زیبایی و شگفتی خود بپردازید و نگران من نباشید. زیبایی چهره‌تان به قدری دلربا است که هر خطی که بر روی آن بیفتد، فقط به زیبایی‌اش می‌افزاید.
شه حبش که ز سر حدّ شام بیرون راند
کنون بتاختن ملک خاور آمده است
هوش مصنوعی: پادشاه حبش که از مرز شام رانده شده بود، اکنون برای جنگ و تصرف سرزمین‌های خاوری آمده است.
ز سهم ناوک ترکان غمزه ات گوئی
که هندوئیست که نزد زره گر آمده است
هوش مصنوعی: به خاطر تیر زدن چشمان زیبای تو، گویی که هندوئی به محضر زره‌دار آمده است.
کند بسنبل گردنگشت زمانه خطاب
که خادمی تو در شان عنبر آمده است
هوش مصنوعی: زمانه به گل‌های خوشبو مانند سنبل اشاره می‌کند و می‌گوید که خدمتی که برای تو فراهم شده است، همانند عطر و زیبایی عنبر است.
میان مشک و خطت فرق نیست یک سر موی
ولیک موی تو از مشک بر سر آمده است
هوش مصنوعی: تفاوتی بین بوی مشک و زیبایی خط تو وجود ندارد. هر دو در جذابیت شیرین و دلربا هستند، اما موی تو به اندازه‌ای زیباست که همچون مشک درخشندگی و خاص بودن خود را دارد.
گمان مبر که برفت آب لعلت از خط سبز
که لعل را خط پیروزه زیور آمده است
هوش مصنوعی: نگران نباش که رنگ زیبای لعل تو از خط سبز پدیدار نخواهد شد، چون لعل با خط آبی به زیبایی خود افزوده است.
بیا بدیده ی خواجو نگر که خط سیاه
بگرد روی چو ماهت چه در خور آمده است
هوش مصنوعی: بیا به چشم‌های خواجو نگاه کن که چطور خط سیاه دور چهره‌ات همچون ماه آمده است.