گنجور

شمارهٔ ۵۱

بر سر کوی عشق بازاریست
که رخی همچو زر بدیناریست
دل پر خون بسی بدست آید
زانک قصّاب کوچه دلداریست
نخرد پر خون بسی بدست آید
زانک قصّاب کوچه دلداریست
نخرد هیچکس دلی بجوی
بنگر ای خواجه کاین چه بازاریست
بر سر چار سوی خطّه عشق
رو بهر سو که آوری داریست
سر که هست از برای پای انداز
بر سر دوش عاشقان باریست
یوسف مصر را بجان عزیز
بر سر هر رهی خریداریست
زلف را گر سرت نهد بر پای
بر مکش زانک او سیه کاریست
غمزه را پند ده که غمّازیست
طرّه را بند نه که طرّاریست
انک خواجو ازو پریشانست
زلف آشفته کار عیاریست

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بر سر کوی عشق بازاریست
که رخی همچو زر بدیناریست
هوش مصنوعی: در خیابان عشق، بازاری وجود دارد که زیبایی کسی در آن مثل طلاست و ارزشش بسیار بالاست.
دل پر خون بسی بدست آید
زانک قصّاب کوچه دلداریست
هوش مصنوعی: دل پر از غم و درد می‌شود، زیرا در این کوچه، قصابی وجود دارد که به نظر می‌رسد در دل دیگران آرامش می‌آورد.
نخرد پر خون بسی بدست آید
زانک قصّاب کوچه دلداریست
هوش مصنوعی: نابخردی و نادانی باعث می‌شود که انسان به آسانی به درد و سختی دچار شود، چرا که در دنیا افرادی هستند که به خاطر نفع شخصی دیگران را به دام می اندازند.
نخرد هیچکس دلی بجوی
بنگر ای خواجه کاین چه بازاریست
هوش مصنوعی: هیچ کس عاقل نمی‌تواند دل دیگری را جستجو کند، ای آقا، نگاه کن که این چه بازاری است.
بر سر چار سوی خطّه عشق
رو بهر سو که آوری داریست
هوش مصنوعی: در هر ناحیه‌ای از سرزمین عشق، هر جا که بروی، چیزی در انتظار توست.
سر که هست از برای پای انداز
بر سر دوش عاشقان باریست
هوش مصنوعی: سر به عنوان علامت و نشانه‌ای برای عشق، به خودی خود بار سنگینی است که عاشقان بر دوش دارند.
یوسف مصر را بجان عزیز
بر سر هر رهی خریداریست
هوش مصنوعی: یوسف، در سرزمین مصر، با جان عزیز خود هر راهی را به خاطر خود خریداری کرده است.
زلف را گر سرت نهد بر پای
بر مکش زانک او سیه کاریست
هوش مصنوعی: اگر زلفش را بر پاهایت بیندازی، این کار را انجام نده؛ زیرا او آدمی بدسرشتی است.
غمزه را پند ده که غمّازیست
طرّه را بند نه که طرّاریست
هوش مصنوعی: به فردی که با نگاهش به دیگران پیغام می‌دهد، نصیحت کن که این کار به نوعی طعنه و کنایه است. نباید به فضای بازی و سرگرمی تبدیل شود، چرا که این رفتار می‌تواند به نوعی فریب و نیرنگ تعبیر شود.
انک خواجو ازو پریشانست
زلف آشفته کار عیاریست
هوش مصنوعی: خواجو به خاطر زلف آشفته‌اش بی‌قرار است و این نشان‌دهنده‌ی کارهای زیرکانه و چالاکی اوست.

حاشیه ها

1387/10/05 21:01

مصرع آغازین با مصرع اول این بیت سعدی یکسان است:
بر سر کوی عشق بازاریست
که نیارد هزار جان ثمنی