شمارهٔ ۴۸
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حاشیه ها
خون ساغربه چنین روز نمی شاید ریخت
رگ بربت به چنین وقت نمی باید خست.
گاه زیباتر از سخن حافظ
در قد و قامت سخن سعدی
گل گفتی گمنام گرامی
توضیحی میخواهم از دوستان برین دو بیت :
هیچکس نیست که با شحنه بگوید که چرا
کند ابروی تو سرداری مستان پیوست
وقت افطار به جز خون جگر خواجو را
تو مپندار که در مشربه جلابی هست
تا شکّم از نظر خودم بر طرف شود
زنده باشید
هیچکس نیست که با شحنه بگوید که چرا
کند ابروی تو سرداری مستان پیوست
وقت افطار به جز خون جگر خواجو را
تو مپندار که در مشربه جلابی هست
راست میگوئید در ابراز نظر در مورد بیت اول ، شک دارم
صبر می کنم تا نظر دوستان را ببینم
ولی در بیت دوم واضح می گوید : گمان مبر که در پیاله
من گلاب هست ، که با خون جگر افطار می کنم
مانا باشید
ولی باز هم آنچه ازین بیت به نظرم می رسد می نویسم ، باشد که دوستان تکمیلش کنند.
هیچکس نیست که با شحنه بگوید که چرا
کند ابروی تو سرداری مستان پیوست
آیا کسی نیست که داروغه را باخبر کند تا ببیند : ابروی پیوسته ی نگارم مستان را فرمانروا یی می دهد.
یا شاید برین مانا که : ابروی پیوسته ی تو به مستان میانداری داده .
اینطور هم میتوان نوشت بیت آخری را : ابروی پیوست تو مستان را سردار می کند .
مانا باشید
ماه روزه است، و مرا شربت هجران روزی
روز توبه است، و ترا نرگس جادو سرمست
و کسی نیست تا از کلانتر محل بپرسد ، چگونه است که ابروی تو پیوسته بر مستان فرمان میراند
پیوست به گمانم همان پیوسته ، همواره ، مدام باشد
و پیوست !! چنانکه میگفت
مانا در نهان سراینده
مهناز گرامی و گمنام عزیز
سپاس
مرا از شک رهانیدید
زنده باشید
خون ساغر بچنین روز نمیشاید ریخت
رک بربط بچنین وقت نمیباید خست
سلام دوستان بیت دوم *رک* است یا باید رگ باشد ، اگر *رک* درست است به چه معنی است و به چه تلفظی است؟
اگر کل بیت رو معنی کنین ممنون میشم
ببخشید منطورم مصرع دوم بیت ذکر شده بود
آراد جان
رگ بربط به چنین وقت نمی باید خست.
تار ساز را نباید لمس کنی که شنیدن صدای موسیقی درین ماه حرام است
خستنِ رگِ ساز به مانای مضراب زدن است
منظورش اینست که نباید دست به ساز بزنی ، باید موسیقی را کنار بگذاری
سلام محسن جان
ممنون بابت توضیح کاملتون .
اراد جان
قابلی نداشت
برقرار و شاد باشی