شمارهٔ ۱۳۴
طوطی چو سخن گوئی پیش شکرت میرد
طوبی چو روان گردی بر رهگذرت میرد
جوزا چو قدح نوشی پیش تو کمر بندد
و آندم که قبا پوشی پیش کمرت میرد
مشک ختنی هر دم در زلف تو آویزد
شمع فلکی هر شب پیش قمرت میرد
کو زنده دلی تا جان در پای تو افشاند
کانرا که بود جانی بر خاک درت میرد
ثابت قدم آن باشد کاندر قدمت افتد
صاحب نظر آن باشد کاندر نظرت میرد
هر زنده ی صاحب دل کز جان خبری دارد
چون از تو خبر باید پیش خبرت میرد
ای خسرو بت رویان بگشا لب شیرین تا
فرهاد صفت خواجو پیش شکرت میرد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
طوطی چو سخن گوئی پیش شکرت میرد
طوبی چو روان گردی بر رهگذرت میرد
هوش مصنوعی: زمانی که طوطی سخن میگوید و تو شکرش را میکنی، گویی زندگی به طعم شیرینتر تبدیل میشود، و وقتی که روح تو در مسیر حق سیر میکند، همان روح به نوعی دیگر میمیرد.
جوزا چو قدح نوشی پیش تو کمر بندد
و آندم که قبا پوشی پیش کمرت میرد
هوش مصنوعی: چرا که ستاره جوزا در آسمان مانند جامی است که به تو نزدیک میشود و زمانی که تو لباس خود را میپوشی، آن ستاره به سوی کمر تو میآید و حس میکند که تو در حال آماده شدن هستی.
مشک ختنی هر دم در زلف تو آویزد
شمع فلکی هر شب پیش قمرت میرد
هوش مصنوعی: هر لحظه بوی خوش مشک در زلف تو حضور دارد، و هر شب شمع آسمانی در حضور تو خاموش میشود.
کو زنده دلی تا جان در پای تو افشاند
کانرا که بود جانی بر خاک درت میرد
هوش مصنوعی: آیا کسی در میان زندهدلها هست که جانش را برای تو فدا کند؟ زیرا کسی که جانش را برای تو ندهد، در برابر درگاه تو مانند مردهای خواهد بود.
ثابت قدم آن باشد کاندر قدمت افتد
صاحب نظر آن باشد کاندر نظرت میرد
هوش مصنوعی: پایداری و استقامت کسی واقعی است که در راه تو گام برمیدارد، و فردی که بصیرت و نظر دارد، کسی است که وقتی به تو نگاه میکند، تحت تاثیر قرار میگیرد و میمیرد.
هر زنده ی صاحب دل کز جان خبری دارد
چون از تو خبر باید پیش خبرت میرد
هوش مصنوعی: هر موجودی که احساس و درک عمیق داشته باشد و از زندگی خود آگاه باشد، زمانی که فهم و شعور تو را درک کند، برای آگاهی از تو و اخبار تو، جان خود را فدای این اطلاع میکند.
ای خسرو بت رویان بگشا لب شیرین تا
فرهاد صفت خواجو پیش شکرت میرد
هوش مصنوعی: ای شاه دلربایان، لبهای شیرینی خود را بگشایید تا فرهادی که مانند خواجوست، به خاطر زیبایی تو جان بدهد.