گنجور

شمارهٔ ۱۲۴

کدام یار که ما را پیام یار آرد
از آن دیار حدیثی بدین دیار آرد
که می رود که ز یاران مهربان خبری
بدین غریب پریشان دلفگار آرد
بتشنگان بیابان برد بشارت آب
بلبلان چمن مژده ی بهار آرد
اگرنه لطف نماید نسیم باد صبا
بمرغ زار که بوئی ز مرغزار آرد
خیال روی نگارم اگر نگیرد دست
که طاقت غم هجران آن نگار آرد
بسی تحمّل خار جفا بباید کرد
که تا نهال مودّت گلی ببار آرد
ز بهر دفع خمارم که می تواند رفت
که جرعه ئی می نوشین خوشگوار آرد
بجای سرمه ام از خاک کوی او گردی
برای روشنی چشم اشکبار آرد
سلام و خدمت خواجو بدان دیار برد
پیام یار سفر کرده سوی یار آرد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کدام یار که ما را پیام یار آرد
از آن دیار حدیثی بدین دیار آرد
هوش مصنوعی: کدام دوست است که از دیاری دور برای ما رنج و حال یار را خبر بیاورد و داستانی از آنجا به اینجا بیاورد؟
که می رود که ز یاران مهربان خبری
بدین غریب پریشان دلفگار آرد
هوش مصنوعی: کسی که می‌رود، از دوستان مهربان خبری برای این غریب پریشان دلی به همراه خواهد آورد.
بتشنگان بیابان برد بشارت آب
بلبلان چمن مژده ی بهار آرد
هوش مصنوعی: پیام‌آوران بیابان خبر از آب و آبادی می‌دهند، و بلبلان در چمن نویدبخش فرا رسیدن بهار هستند.
اگرنه لطف نماید نسیم باد صبا
بمرغ زار که بوئی ز مرغزار آرد
هوش مصنوعی: اگر نسیم باد صبا به پرنده زار کمک نکند تا رایحه‌ای از باغ به همراه آورد، پس چه چیز دیگری می‌تواند او را یاری دهد؟
خیال روی نگارم اگر نگیرد دست
که طاقت غم هجران آن نگار آرد
هوش مصنوعی: اگر فکر دیدن چهره معشوق به ذهنم خطور نکند، طاقت دوری و غم فراق او را نخواهم داشت.
بسی تحمّل خار جفا بباید کرد
که تا نهال مودّت گلی ببار آرد
هوش مصنوعی: برای به ثمر نشاندن دوستی و محبت، باید سختی‌ها و مشکلات را تحمل کرد. تنها با صبر و استقامت می‌توان از این نهال، گل‌های دوستی برداشت کرد.
ز بهر دفع خمارم که می تواند رفت
که جرعه ئی می نوشین خوشگوار آرد
هوش مصنوعی: برای اینکه از حالت خماری خارج شوم، می‌خواهم بروم، زیرا یک جرعه نوشیدنی خوشمزه می‌تواند حال مرا بهتر کند.
بجای سرمه ام از خاک کوی او گردی
برای روشنی چشم اشکبار آرد
هوش مصنوعی: به جای سرمه برای چشمان اشکبارم، از خاک کوی او گردی می‌زنم تا روشنی ببخشد.
سلام و خدمت خواجو بدان دیار برد
پیام یار سفر کرده سوی یار آرد
هوش مصنوعی: خواجو به دیاری می‌رود و از طرف یار غایب، پیامی را به او می‌رساند تا او را به یار برساند.