گنجور

شمارهٔ ۱۱۸

چشمت دل پر ز تاب خواهد
مستست از آن کباب خواهد
کام دل من بجز لبت نیست
سرمست شراب ناب خواهد
از من همه رنگ زرد خواهی
آخر که زر از خراب خواهد
چشم توام اشک جوید از چشم
مخمور مدام آب خواهد
شد گریه و ناله مونس من
میخواره می و رباب خواهد
از روی تو دیده چون کند صبر
گازر همه آفتاب خواهد
از خواب نمی شکیبدت چشم
بیمار همیشه خواب خواهد
جان وصل تویی رقیب جوید
دل روی تو بی نقاب خواهد
چون خاک درش مقام خواجوست
دوری زوی از چه باب خواهد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چشمت دل پر ز تاب خواهد
مستست از آن کباب خواهد
هوش مصنوعی: چشم تو پر از هیجان و شوق خواهد بود، چرا که از آن کباب لذت خواهی برد.
کام دل من بجز لبت نیست
سرمست شراب ناب خواهد
هوش مصنوعی: دل من تنها به لبت خوش است و هیچ چیز دیگری نمی‌خواهد. من خمار شراب اصیل و ناب هستم.
از من همه رنگ زرد خواهی
آخر که زر از خراب خواهد
هوش مصنوعی: اگر از من انتظار داشته باشی که همیشه خوشحال و شاداب باشم، باید بدانی که مانند طلا از دل خاک و ویرانی بیرون می‌آید و این وضعیت پایدار نیست.
چشم توام اشک جوید از چشم
مخمور مدام آب خواهد
هوش مصنوعی: چشم تو با شوق و آرزو به دنبال اشک است، همان‌طور که چشمان مست همواره در جستجوی آب هستند.
شد گریه و ناله مونس من
میخواره می و رباب خواهد
هوش مصنوعی: آوای گریه و ناله‌ی من، همدم می‌نوش و ساز و آواز است.
از روی تو دیده چون کند صبر
گازر همه آفتاب خواهد
هوش مصنوعی: دیده‌هایی که بر روی تو می‌نگرند، چگونه می‌توانند صبر کنند؟ زیرا تمام دنیای روشنی و زیبایی در چهره تو نهفته است.
از خواب نمی شکیبدت چشم
بیمار همیشه خواب خواهد
هوش مصنوعی: چشم بیمار هرگز از خواب بیدار نمی‌شود و همیشه در خواب خواهد ماند.
جان وصل تویی رقیب جوید
دل روی تو بی نقاب خواهد
هوش مصنوعی: جان من به وصل تو وابسته است و رقیب من، دلش به دنبال چهره بدون پوشش توست.
چون خاک درش مقام خواجوست
دوری زوی از چه باب خواهد
هوش مصنوعی: در دوری از معشوق، مانند خاکی که در کنار خواجوست، هیچ دلیلی برای فاصله گرفتن وجود ندارد.