شمارهٔ ۱۰
من مستم و دل خراب جان تشنه و ساغر آب
برخیز و بده شراب بنشین و بزن رباب
ای شام تو بر سحر وی شور تو در شکر
در سنبله ات قمر در عقربت آفتاب
بر مشک مزن گره بر آب مکش زره
یا ترک خطا بده یا روی ز ماه متاب
در بر رخ ما مبند بر گریه ی ما مخند
بگشای زمه کمند بردار زرخ نقاب
من بنده ام و تو شاه من ابر سیه تو ماه
من آه زنم تو راه من ناله کنم تو خواب
ای فتنه ی صبح خیز آمد گه صبح خیز
در جام عقیق ریز آن باده ی لعل ناب
آمد گه طوف و گشت بخرام بسوی دشت
چون دور بقا گذشت بگذر زره عتاب
عطار چمن صباست پیراهن گل قباست
تقوی و ورع خطاست مستی و طرب صواب
دُردیکش ازین سپس و ندیشه مکن ز کس
فرصت شمر این نفس با همنفسان شراب
خواجو می ناب خواه چون تشنهای آب خواه
از دیده شراب خواه و ز گوشهٔ دل کباب
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن مفعول مفاعلن
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
من مستم و دل خراب جان تشنه و ساغر آب
برخیز و بده شراب بنشین و بزن رباب
هوش مصنوعی: من در حال و هوای مستی به سر میبرم و دلم در هم ریخته است. جانم تشنه آب است، پس بلند شو و شراب بده. بنشین و برایم با رباب نوا بخوان.
ای شام تو بر سحر وی شور تو در شکر
در سنبله ات قمر در عقربت آفتاب
هوش مصنوعی: ای شب، تو در صبح چه شگفتی داری، و در شیرینیات چه دلنشینی! در خوشههای گندم تو، ماه در برج عقرب، همچون خورشید درخشانی.
بر مشک مزن گره بر آب مکش زره
یا ترک خطا بده یا روی ز ماه متاب
هوش مصنوعی: بر مشک نزن که باعث ایجاد بوی نامطبوع میشود، به آب نچسب که مانند زرهی سنگین است. یا اشتباه مکن و خطا نکن، یا که با نگاهی به سمت ماه نروید که آن هم لطافت خاص خود را دارد.
در بر رخ ما مبند بر گریه ی ما مخند
بگشای زمه کمند بردار زرخ نقاب
هوش مصنوعی: بر چهرهام نماندگاری نکن و به زاری و گریهام نخشند، پردهی ظلمت را کنار بزن و از چهرهام رازها را بگشا.
من بنده ام و تو شاه من ابر سیه تو ماه
من آه زنم تو راه من ناله کنم تو خواب
هوش مصنوعی: من در این جهان بنده تو هستم و تو برای من مانند یک پادشاهی. سیاهی ابرها تو را نشان میدهد و ماه تو را روشنی میبخشد. من گاهی آه و ناله میکنم، اما تو زندگی و آرامش من هستی.
ای فتنه ی صبح خیز آمد گه صبح خیز
در جام عقیق ریز آن باده ی لعل ناب
هوش مصنوعی: ای صبح زود و زیبای شگفتانگیز! زمان آن رسیده که در جام عقیق، آن شراب گرانبهای سرخ را بریزی.
آمد گه طوف و گشت بخرام بسوی دشت
چون دور بقا گذشت بگذر زره عتاب
هوش مصنوعی: زمانی فرارسید که طوفان به راه افتاد و به سوی دشت روان شد. هنگامی که دوران بقا سپری شد، از زره انتقام عبور کن.
عطار چمن صباست پیراهن گل قباست
تقوی و ورع خطاست مستی و طرب صواب
هوش مصنوعی: عطار به زیبایی و لطافت چمن اشاره دارد و میگوید که لباس گل، نشانی از زیبایی تقوا و پرهیزگاری نیست، بلکه در واقع لذت و شادی، چیزی صحیح و درست است.
دُردیکش ازین سپس و ندیشه مکن ز کس
فرصت شمر این نفس با همنفسان شراب
هوش مصنوعی: بدون اینکه به دیگران فکر کنی، از لذتهای زندگی بهره ببر و از همراهی با دوستان خود نهایت استفاده را ببر. لحظهها را غنیمت شمار و به دوستیها و شادیها بپرداز.
خواجو می ناب خواه چون تشنهای آب خواه
از دیده شراب خواه و ز گوشهٔ دل کباب
هوش مصنوعی: به دنبال شرابی ناب باش، مانند شخصی که در تشنایی آب میجوید. از چشمانت، زیبایی و شادی را بخواه و از عمق دل، اشتیاق و احساسات گرم را طلب کن.
حاشیه ها
1399/12/05 06:03
صدرا
1_ در لغتنامه دهخدا در معنی «رباب»امده است: نام سازی است تار دار و نام دیگرش تنبور است.
فردوسی:
در آن خانه سیصد پرستنده بود
همه با رباب و نبید و سرود
حافظ.
پرده کشی میکند بر دف زرین رباب
چنگ مدار ازقدح دست مگیر از رباب
2_واژه سام معانی متعددی دارد از جمله آتش، حدیث خوش، زهر و ...